وسواس‏
آسيب‏شناسى روانى، رفتار، احساس و هيجان‏هاى افراد را از نظر برخورد با محيط و جامعه مورد بررسى قرار مى‏دهد. همچنين چگونگى احساس متفاوت بودن افراد از نظر جامعه و برخورد با آنان را بررسى مى‏نمايد، احساس متفاوت بودن، طيف وسيعى را در بر مى‏گيرد كه از هذيان‏ها (افكار نادرست و آزار دهنده) توهم‏ها (ادراك‏هاى غلط و يا بدون محرك) تا نگرانيها و رفتارهاى ابهام‏آميز كه تأثير مهمى بر زندگى روزانه شخص ندارند، ولى بهتر است وجود داشته باشند در نوسان است. بخش عمده كه در آسيب‏شناسى روانى مورد بررسى قرار مى‏گيرد و مربوط است به شكست‏ها و ناشايستگى‏هاى فرد، مانند شكست فرد در سازگارى با محيط و ... كه برخى از آنها ممكن است به وسواس منجر شود. چيزى كه در برخى خانواده‏ها به عنوان يكى از آسيب‏هاى جدى سلامت خانواده را مورد تهديد قرار مى‏دهد.
و در صورت بى توجهى به آن احتمال فروپاشى خانواده و يا دچار شدن ديگر اعضاء به‏ اختلالات روانى بسيار جدى مى‏گردد.
تعريف وسواس: وسواس به دو نوع فكرى و عملى تقسيم مى‏شود. در وسواس فكرى شخص مجبور است درباره چيزهايى فكر كند كه همواره آرزو مى‏كند بتواند راجع به آنها نينديشد، يا ناچار است اعمالى را انجام دهد كه دائماً به خود مى‏گويد: اى كاش مى‏توانستم آنها را انجام ندهم. بدين ترتيب وسواس‏هاى فكرى شامل انديشه‏ها، تكانه‏ها و عقايد ناخواسته و مداومى هستند كه شخص قادر به خوددارى از آنها نيست.
امّا وسواس عملى، رفتارهاى به ظاهر نامعقولى را كه به صورت ثابت و تكرارى انجام مى‏شوند، در بر مى‏گيرد. افرادى كه اختلال وسواس فكرى دارند، از ماهيت اضطراب آور و ناتوان كننده وسواس‏هاى خود آگاهند، ولى احساس مى‏كنند كه قادر نيستند آنها را متوقف سازند، وسواس فكرى و عملى غالباً ارتباط مستقيمى با يكديگر دارند؛ مثلًا شخصى كه به كثيف بودن دست‏هاى خود يا گناه آلود بودن رفتار خود معتقد است، امكان دارد كه دست‏هاى خود را هر چند دقيقه يك بار بشويد. فرد ديگرى كه افكار وسواسى دارد ممكن است بكوشد تا از طريق تمركز برشمردن قدم هايش آنها را از ذهن خويش دور كند. «1»