زمينه‏هاى ايجاد يأس و نااميدى‏
يأس و نااميدى ممكن است ناشى از عوامل متعددى باشد كه تنها به دو مورد از آنها كه با خانواده و زندگى خانوادگى ارتباط بيشترى دارد، اشاره مى‏كنيم:
1. دوران كودكى: كودكانى كه به طور مرتب و مكرر تنها مى‏مانند، چون در زمان كودكى از نظر قدرت ضعيف‏تر از بزرگسالان هستند، احساس درماندگى مى‏كنند، اما بچه‏هايى كه به وسيله پدر و مادر خود به موقع و درست حمايت مى‏شوند، رفتار سالم و منطقى پدر و مادرشان به آنها كمك مى‏كند كه از توانايى‏هاى خود آگاه شده و در زندگى آينده خود موفقيت بيشترى كسب كنند. مشكلات زندگى كودك نيز به اندازه مشكلات ساير ادوار زندگى واقعيت دارد و در اين دوران است كه فرد براى اولين بار طرز مقابله با مشكلات زندگى را ياد مى‏گيرد.
2. جدايى والدين: خانواده هايى كه به واسطه مرگ يا جدايى پدر و مادر از هم دچار آسيب مى‏شوند، يا خانواده‏هايى كه به سهولت آرامش خود را از دست داده، متشنج مى‏گردند، رشد روانى اطفال را به مخاطره مى‏اندازند.
از مهم‏ترين عوامل مؤثر در ايجاد نوميدى، احساس تنهايى است كه در چنين شرايطى به وجود مى‏آيد و ممكن است واقعى يا ذهنى باشد. بررسى‏ها در اين زمينه نشان داده است كه شيوع خودكشى با فقر طبقات اجتماعى و يا مشكلات مالى ارتباطى نداشته، بلكه بيشتر به احساس جدايى از اجتماع مربوط است. به عنوان مثال، خودكشى در مناطقى كه مردم دور از يكديگر زندگى مى‏كنند متداول‏تر است. بر عكس، در جاهايى كه خانواده و ساير بستگان به هم نزديك هستند كمتر ديده مى‏شود، همين طور خودكشى در هنگام بازنشستگى و ناتوانى‏هاى بدنى كه موجبات جدايى از اجتماع را فراهم مى‏كند شايع‏تر است. «1»