حدود مزاح و شوخى
مزاح و شوخى در حدّى كه موجب ازبينرفتن اندوه و شادكردن مؤمن باشد و به گناه، زيادهروى، جسارت و سخنان خلاف ادب كشيده نشود، كارى پسنديده است؛ آنچه در اين باره از پيامبر اسلام و اولياى معصوم الهى به ما رسيده در همين محدوده است.
آنان زيادهروى در مزاح را همواره نكوهش كرده و آن را نشانه جهالت، حماقت و پستى دانستهاند. حضرت على عليه السلام، طىّ سه سخن كوتاه به اين واقعيّت چنين اشاره مىكند:
«مَنْ كَثُرَ مِزاحُهُ اسْتُحْمِقَ «1»، مَنْ كَثُرَ مِزاحُهُ اسْتُجْهِلَ «2»، مَنْ كَثُرَ مِزاحُهُ اسْتُرْذِلَ» «3»
هر كس شوخى او بسيار شود، احمق، نادان و فرومايه مىشود.
مزاح بايد براى شادكردن ديگران صورت گيرد. بنا بر اين، ا گر با شوخىكردن موجبات رنجش ديگران فراهم آيد، يا كسى مورد تمسخر واقع شود، ممنوع و نكوهيده است و چهبسا موجب كينهتوزى و بروز دشمنى بين دوستان گردد. در اين باره نيز امام على عليه السلام فرمود:
«لِكُلِّ شَىْءٍ بَذْرٌ وَ بَذْرُ الْعَداوَةِ الْمِزاحُ» «4»
براى هر چيز بذرى است و بذر دشمنى، مزاح است.
رعايت ادب نيز از نكات مهمّى است كه در همه حالات، از جمله هنگام مزاح بايد به آن توجّه كرد.
پسنديدهبودن مزاح، دليل تجويز جسارت و بىادبى نيست. در هنگام شوخى نبايد سخنان زشت، ركيك و دور از اخلاق اسلامى بر زبان انسان جارى شود؛ زيرا به تعبير على عليه السلام:
«سُنَّةُ الِّلئامِ قُبْحُ الْكَلامِ» «1»
زشت گويى، شيوه فرومايگان است.
نكته ديگرى كه بايد به آن توجّه داشت، اين است كه مزاح نبايد براى انسان به صورت يك عادت هميشگى درآيد، بهگونهاى كه همواره دنبال بهانهاى باشد تا با كسى شوخى كند، زيرا اين صفت، تصوير زنندهاى از انسان در ذهن مردم ايجاد مىكند، به طورى كه مردم او را شخصى دلقك و بذلهگو تصوّر مىكنند و بين شوخىها و موضعگيرى جدّى او فرقى نمىگذارند. در اين باره على عليه السلام فرمود:
«مَنْ جَعَلَ دَيْدَنَهُ الْهَزْلَ لَمْ يُعْرَفْ جِدُّهُ» «2»
هر كس شوخى را عادت خود قرار دهد، موضع جدّى او (از شوخىهايش، باز) شناخته نمىشود.
|