جايگاه سخن زيبا در منابع اسلامى‏
زيبايى در همه ابعاد خود از ديدگاه اسلام محبوب و مطلوب است. هم ذات اقدس الهى به اين صفت توصيف گشته «2» و هم جهان هستى كه‏ جلوه‏اى از صفات الهى است، جميل قلم‏داد شده است. «1» زيبايى‏هاى جهان آفرينش، چه از قبيل زيبايى آسمان با ستارگانش، زيبايى تركيب انسان و چهره‏اش، زيبايى ساير جانداران، زيبايى منظره‏هاى طبيعى و ...
و چه زيبايى‏هايى كه محصول فكر و ذوق بشرى است، همگى مورد ستايش واقع شده و مستندّ به اراده و مشيّت خدا هستند.
در ميان همه اين زيبايى‏ها، سخن زيبا از جايگاه ويژه‏اى برخوردار است؛ شايد يك علّتش اين باشد كه هم خود مى‏تواند به لحاظ خصوصيّات لفظى و ادبى و تركيب كلمات و جايگاه مناسب آن‏ها در جمله، زيبا باشد و هم ساير زيبايى‏هاى عالم به وسيله سخن بيان مى‏شود. پس سخنى كه مى‏خواهد بيان‏كننده زيبايى‏ها باشد اگر خودش نيز زيبا ادا شود، اهمّيّت و ارزش بيش‏ترى مى‏يابد. قرآن كريم براى سخن زيبا و نيكو ارزش زيادى قائل شده و با بيانى سرشار از عطوفت و صميميّت از بندگان خدا خواسته است، تا سخن خود را به برترين صورت بر زبان آورند.
«قُلْ لِعِبادى‏ يَقُولُوا الَّتى‏ هِىَ أَحْسَنُ» «2»
به بندگانم بگو برترين سخن را بگويند.
يعنى سخن خوش و پسنديده‏اى كه موجب خشنودى شنونده گردد، آن گونه كه انسان دوست دارد ديگران با او سخن بگويند.
بديهى است كه قرآن خود نيز در اين جهت، گوى سبقت را از همگان ربوده و دانشمندان سخن‏شناس را در شرق و غرب عالَم به تحسين و اعجاب واداشته است. از گذشته‏هاى دور، نمونه‏هايى از سخن زيبا و شيوا در ميان بشر وجود داشته و با گذشت زمان بر كمّ و كيف آن‏ها افزوده شده است، امّا هيچ يك را ياراى عرض اندام در برابر قرآن نبوده و نيست.
از قرآن كه بگذريم، سخنان پيشوايان معصوم عليهم السلام نيز ويژگى‏هاى بالا را در افقى محدودتر داراست، يعنى هم خود آن بزرگواران به‏گونه‏اى زيبا سخن گفته‏اند و هم ديگران را به زيباگويى فراخوانده‏اند.
نهج البلاغه على عليه السلام مصداق بارز و نمونه روشنى از سخن زيباست. او كه در عالى‏ترين مرتبه سخن قرار دارد، مراتب سلطه و حاكميّت خود را بر سخن در قالب عبارتى كوتاه و تشبيهى جالب بيان كرده است:
«وَ إِنَّا لَأُمَراءُ الْكَلامِ وَ فينا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ» «1»
ما (اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله) فرمانروايان سخن هستيم، درخت سخن در وجود ما ريشه دوانيده و شاخ و برگش بر ما آويخته است.
سليمان بن مهران مى‏گويد: روزى حضرت صادق عليه السلام به تعدادى از پيروان خود كه نزد ايشان حاضر بودند، چنين فرمود:
«مَعاشِرَ الشّيعَةِ، كُونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَكُونُوا عَلَيْنا شَيْناً، قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً، وَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبيحِ الْقَوْلِ» «2»
اى گروه شيعه! (بكوشيد تا) زينت ما باشيد، و (مايه) عيب و عار ما نباشيد، با مردم نيكو سخن بگوييد، زبان‏هاتان را نگه‏داريد و آن را از پرگويى و سخن زشت باز داريد.