ب- با كافران و مجرمان چگونه برخورد كنيم؟
در برخورد با اين گروه نيز نرم‏خويى و حُسن خلق پسنديده است. ولى تا زمانى كه ملايمت در آنان اثرى سازنده داشته و در هدايت و نجات آنان مؤثّر باشد و نرمى گفتار و رفتار ما سبب شود از عقيده باطل يا عمل ناپسند خود دست بردارند و اصلاح شوند. اگر اين نتيجه حاصل نمى‏شود، حدّاقل موجب تقويت و جرأت‏يافتن آنان بر مخالفت با دين و آزار و اذيّت مسلمانان نگردد، و زشتى انحرافشان را كم‏رنگ نسازد و گناه و لغزش آنان كوچك شمرده نشود. خداى متعال، هنگام اعزام حضرت موسى‏ و برادرش هارون به سوى فرعون به آنان دستور مى‏دهد:
«إِذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏، فَقوُلا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏» «1»
به سوى فرعون برويد كه سركشى كرده است. با او به آرامى و نرمى سخن بگوييد، باشد كه پند گيرد يا بترسد.
روزى مردى يهودى كه چند دينار از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله طلب داشت، تقاضاى پرداخت طلب خود را كرد. آن حضرت فرمود: فعلًا ندارم. مرد يهودى گفت: از شما جدا نمى‏شوم تا بپردازيد.پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من هم در اين‏جا با تو مى‏نشينم. آن قدر نشست كه حضرت نماز ظهر، عصر، مغرب، عشا و نماز صبح روز بعد را همان جا خواند. اصحاب خواستند يهودى را بيازارند، ولى‏ حضرت آن‏ها را از چنين كارى بازداشت. عرض كردند: «يك يهودى شما را بازداشت كند؟!» حضرت فرمود: «خداوند مرا مبعوث نكرده تا به مردم ستم كنم!» پيامبر، يهودى و تعدادى از مسلمانان تا نيم‏روز در آن مكان نشستند. در اين هنگام يهودى گفت: «گواهى مى‏دهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست و تو فرستاده خدا هستى.» سپس عرض كرد: «به خدا سوگند از اين كارى كه نسبت به شما روا داشتم، قصد جسارت نداشتم، بلكه خواستم بدانم اوصاف شما با آنچه در تورات به ما وعده داده‏اند، تطبيق مى‏كند يا خير؟ چون در آن‏جا خوانده‏ام كه پيغمبر خاتم در مكّه متولّد مى‏شود و به يثرب هجرت مى‏كند، درشت‏خو و بداخلاق نيست، با صداى بلند سخن نمى‏گويد، ناسزاگو و بدزبان نيست. اينك همه ثروتم را در اختيارتان مى‏گذارم تا در راه خدا به مصرف برسانيد.» «1»