جايگاه عفو در اسلام
بررسى منابع اسلامى نشان مىدهد كه «گذشت» يكى از اصول اساسى در برخورد با لغزش افراد با ايمان است. قرآن كريم، حتّى در همان آياتى كه كيفر و مجازات را براى مجرمان و گناهكاران تشريع مىكند و مؤمنان را از خطر و زيان آنان برحذر مىدارد، گذشت و چشمپوشى از خطاهاشان را نيز به عنوان يك ارزش برتر مطرح مىسازد. به عنوان مثال، در آيهاى، پس از بيان چگونگى حكم قصاص مىفرمايد:
«فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخيهِ شَىْءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ
آداب معاشرت، ص: 191
بِإِحْسانٍ ...» «1»
پساگر كسىاز سوى برادر (دينى) خود مورد عفو قرار گيرد (و از قصاصاو صرف نظر شود)، بايد از راه پسنديده پيروى كند و (ديه را) با نيكى به عفوكننده بپردازد.
نكته جالبى كه از تعبير «مِنْ اخيهِ» در آيه مزبور به دست مىآيد، اين است كه قرآن رشته برادرى را در ميان مسلمانان، حتَّى بعد از ريختن خونهاى ناحقّ، همچنان برقرار مىداند و براى تحريك عواطف، ولىّ مقتول را برادر قاتل معرّفى مىكند و با اين تعبير، آنان را به عفو و گذشت تشويق مىنمايد.
در آيه ديگرى، گذشت در برابر خشونت نيازمندانى كه بر اثر هجوم گرفتارىها، گاهى پيمانه صبرشان لبريز شده و سخنان تند و خشونتآميزى بر زبان مىرانند را ستوده، مىفرمايد:
«قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً وَاللَّهُ غَنِىٌّ حَليمٌ» «2»
گفتار پسنديده (در برابر نيازمندان) و عفو (و گذشت از خشونتهاى آنان) از بخششى كه آزادى در پى آن باشد، برتر است و خداوند، بىنياز و بردبار است.
بديهى است كه تحمّل خشونت اين گونه افراد و گذشت از برخوردهاى زننده آنان، بهويژه اگر با قول معروف، يعنى سخن نيك و دلدارى، دلجويى
آداب معاشرت، ص: 192
و راهنمايى همراه باشد، از عقدههاشان مىكاهد و به آنان آرامش مىبخشد.
در آيهاى ديگر به مؤمنان توصيه مىكند كه حتَّى از لغزش كافران و منكران قيامت نيز (اگر مفسده نداشته باشد) بگذرند و كار آنها را به خدا واگذارند:
«قُلْ لِلَّذينَ أمَنُوا يَغْفُرو الِلَّذينَ لايَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» «1»
به آنان كه ايمان آوردهاند بگو: كسانى را كه روزهاى (واپسين) خدا را اميد ندارند، عفو كنند.
در آيه ديگرى از پيامبر صلى الله عليه و آله مىخواهد كه با «صفح جميل» يعنى به طريقه نيكو از مجازات مجرم درگذرد:
«فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَميلَ» «2»
به طريق نيكو گذشت كن.
از على عليه السلام در تفسير اين آيه چنين نقل شده است: «صفح جميل، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است.» «3»
پيشوايان بزرگوار اسلام از يك سو در سيره عملى خود، انسانهاى باگذشت و بزرگوارى بودند، چنان كه نقل شده روزى ابوهريره نزد امام على عليه السلام آمد و سخنان ناروايى درباره آن حضرت گفت. فرداى آن روز شرفياب شد و خواستههايى را خدمت حضرت مطرح كرد. حضرت على عليه السلام همه آنها را برآورده ساخت. اين كار امام بر برخى از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد. آن حضرت به ايشان فرمود:
آداب معاشرت، ص: 193
«إِنى لَأَسْتَحْيى أَنْ يَغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمى وَ ذَنْبُهُ عَفْوى وَ مَسْأَلَتُهُ جُودى» «1»
مناز اينكه نادانىاو بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بربخشايشم چيره شود، شرم مىكنم.
امام صادق عليه السلام فرمود:
«إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا» «2»
ما خاندانى هستيم كه، جوانمردىمان گذشت از كسى است كه بر ما ستم كرده است.
و از سوى ديگر، پيروان خويش را به آن توصيه مىكردند، چنان كه امام على عليه السلام در عهدنامه خود به مالك اشتر مىنويسد:
«فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلَ الَّذى تُحِّبُ أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ» «3»
آنان (مردم) را از عفو و اغماض خويش برخوردار ساز بهگونهاى كه دوست مىدارى خداوند تورا از عفو و اغماض خويش برخوردار سازد.
|