لذّت مهربانى‏
همچنان كه انسان از ارضاى غرايز و اميال حيوانى لذّت مى‏برد، از ارضاى عواطف انسانى نظير مهربانى نيز لذّت مى‏برد، ليكن ميان اين گونه لذّت‏هاى معنوى و آن لذّت‏هاى زودگذر تفاوت بسيارى است. چه اين‏كه لذّت‏هاى معنوى نه‏تنها موجب مجذوبيّت انسان به مادّيات نمى‏شوند، بلكه تا حدود زيادى، دل را از سيطره لذّت‏هاى مادّى و غريزى آزاد مى‏كنند. ناگفته نماند كسانى كه مغلوب لذّت‏هاى مادّى شده و از هرگونه رشد عاطفى محرومند، نمى‏توانند لذّت عاطفى را درك كنند. براى مثال كسى كه با خشم و خشونت خو گرفته و اين صفت زشت بر روحش حاكم شده، از مهربانى لذّت نمى‏برد و آن را نمى‏فهمد، امّا آنان كه در سايه تربيت صحيح به پرورش عواطف انسانى خويش همّت گماشته‏اند، از ارضاى آن‏ها به لذّتى مى‏رسند كه هرگز از اشباع غرايز به چنان لذّتى دست نمى‏يابند، از اين رو، على عليه السلام مى‏فرمايد:
«لَذَّةُ الْكِرامِ فِى الْإِطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِى الطَّعامِ» «1»
لذّت بزرگواران در خوراندن است و لذّت فرومايگان در خوراك.
مولوى گويد:
خشم و شهوت وصف حيوانى بود
مهر و رقّت وصف انسانى بود

اين چنين خاصيّتى در آدمى‏است
مهر، حيوان را كم‏است، آن از كمى‏است «1»