درس دوازدهم وفا به عهد و پيمان‏

همه انسان‏ها با الهام فطرى، لزوم وفا به عهد و زشتى پيمان‏شكنى را درك مى‏كنند و هر كس به قضاوت وجدان و فطرت خويش مى‏يابد كه وقتى با كسى عهد بست، بايد به آن وفا كند و اگر تخلّف كرد خود را مقصّر مى‏داند و در ضمير باطن خود احساس شرم مى‏كند. همچنين از كسى كه با او پيمان بسته توقّع دارد، به عهدش وفا كند و اگر از او تخلّف ببيند، حسّ مى‏كند كه او بد كرده است، در نتيجه ديگر به او اعتماد نخواهد كرد. حتّى‏ كودكان خردسال نيز كه با مسايل علمى و عقلى سر و كار ندارند، به راه‏نمايى فطرت، لزوم وفا به عهد را درك مى‏كنند و بدون آن كه از كسى بياموزند از پدر، مادر و ديگران انتظار دارند، كه به وعده خود وفا كنند.همه اين نشانه‏ها بيانگر اين واقعيّت است كه وفادارى به وعده و پيمان ريشه در سرشت و فطرت انسان‏ها داشته و نيازمند آموزش و فراگيرى نيست و تعاليم انبيا و ديگر مربّيان الهى، تلاشى در جهت پرورش و شكوفاسازى اين استعداد و بيان قوانين و حدود آن و پيامدهاى بى‏وفايى و پيمان‏شكنى است.