عدالت در عينيّت زندگى‏
پديده زيباى عدالت اجتماعى بايد پا به پاى عدالت فكرى و فردى، در همه كارهاى جمعى جريان داشته باشد و آن را حيات الهى بخشد نه اينكه در كلام و كتاب خلاصه شود يا منحصر به فرد و گروهى خاص گردد. گر چه وجود عدالت در برخى مسؤوليت‏ها حساسيت و ضرورت بيشترى مى‏يابد و در برخى افراد نمود بهترى بايد داشته باشد ولى نسبت به همه افراد و اقشار عموميت و ضرورت دارد و بر عموم مردم واجب است كه آن را در كليه كارهاى خويش ملاك عمل قرار دهند:
- در رفتار با پدر و مادر، همسر و فرزندان، برادر و خواهر و بستگان ديگر، عادل باشد.
- در كوچه و خيابان، و بازار، و استفاده از وسايل نقليه و ديگر امكانات عمومى، رفت و آمد؛ رانندگى و ... حقوق مردم را رعايت بنمايد.
- در محل كار، در برخورد با همكاران (اعم از زير دستان و بالادستان)، ارباب رجوع، انجام وظيفه شرعى، كار به اندازه توان و طبق قرار داد، حفظ اموال ديگران، بويژه بيت المال، از جاده عدالت خارج نشود.
- در داد و ستد خرد و كلان و در بازار مكّاره سودطلبى، ملكه زيباى عدالت را به كالاى اندك دنيا سودا نكند و هميشه و با همه كس به انصاف رفتار نمايد.
- اگر مقام و مسؤوليتى دارد، هرگز خارج از چارچوب قانون و شرع حركت نكند و هوا وخواسته خويش را بر عدالت و وجدان ترجيح ندهد.
- در صحنه‏هاى سياسى همانند انتخابات، هم در رأى دادن و هم رأى گرفتن، حق را در نظر داشته باشد و نظر خود را با آن تطبيق دهد و در اظهار نظرهاى فكرى، سياسى و عقيدتى نيز.
- در دعوا و نزاع هيچ گاه از جادّه عفّت و عدالت، پاى بيرون ننهد زيرا آن‏چه به ناحق به دست مى‏آيد بيقين وزر دنيا و وَبال آخرت خواهد گشت و مال حرام به حرام خوار وفا نخواهد كرد.
- در داورى و قضاوت نيز بايد همواره بر مركب راهوار عدالت بنشيند كه هرگز راكب خود را به بيراهه نخواهد برد، بلكه به سر منزل سعادت خواهد رساند. و ...