نمودهاى احسان
چنانكه گذشت، احسان دايره گستردهاى دارد و هر كار نيكى را كه انسان نسبت به ديگران انجام دهد، در بر مىگيرد، خواه اين ديگران، خدا، «4» پدر و مادر و مؤمنان باشند يا نامسلمانان و دشمنان. بر اين اساس، احسان، نمودهاى متنوّعى دارد كه شمارش آنها ميسّر نيست، از اين رو در اينجا به تعدادى از آنها اشاره مىكنيم:
1- ايمان و اطاعت خدا
زيباترين احسان، ايمان به محسن واقعى و اطاعت از فرامين اوست كه خود، سرچشمه انواع ديگر احسانها نيز خواهد شد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
«مَنْ سَرَّهُ انْ يَبْلُغَ الى نَفْسِهِ فِى الْاحْسانِ فَلْيُطِعِ اللَّهَ» «1»
هر كس از اين شاد مىشود كه نهايت احسان را در حق خويش انجام دهد، بايد فرمانبردار خدا باشد.
عمر بن يزيد نيز مىگويد: «شنيدم كه امام صادق عليه السلام مىفرمود: وقتى مؤمن (احسان كند و) عملش را نيكو انجام دهد، خداوند به هر حسنهاى هفتصد برابر پاداش مىدهد. پرسيدم: احسان چيست؟ فرمود: وقتى نماز به جاى مىآورى، ركوع و سجودت را كامل انجام بده و هنگامى كه روزه هستى، از هر چه كه روزهات را تباه مىكند، دورى گزين ... و كارهايت را از آلودگى پاك گردان» «2»
2- جهاد
جهاد با دشمنان برونى (جهاد اصغر) و دشمنان درونى (جهاد اكبر) نيز از مصاديق مهمّ احسان به شمار مىرود؛ چنانكه قرآن مجيد مىفرمايد:
«وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ انَّ اللَّهَ لَمَعَ الُمحْسِنينَ» «3»
آنان كه در راه ما جهاد كنند، قطعاً راه هاى خويش را به آنان نشان دهيم و خداوند با محسنان است.
مفسر عاليقدر شيعه- مرحوم طبرسى- جهاد در اين آيه را به دو نوع جهاد اكبر و اصغر، تفسير كرده است. «1»
3- خدمت به پدر و مادر
به اين نوع احسان نيز در قرآن تصريح شده و خداوند پس از عبادت خويش، آن را از مؤمن خواسته است:
«وَ قَضى رَبُّكَ الَّا تَعْبُدُوا الَّا ايَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ احْساناً» «2»
پروردگارت حكم كرده كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد.
خدمت به پدر و مادر در حدّ توان و به شرط هماهنگى با دستور خدا محدوده خاصىّ ندارد و اداره همه شؤون زندگى آنان را در بر مىگيرد و حتى در صورت بى نيازى آنها نيز فرزند موظف است پروانهوار گرد شمع وجودشان بچرخد و احترامشان نمايد. امام صادق عليه السلام در تفسير «احسان» در آيه ياد شده فرموده است:
«الْاحْسانُ انْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُما وَ انْ لا تُكَلّفَهُما انْ يَسْأَلاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتاجانِ الَيْهِ وَ انْ كانا مُسْتَغْنِيَيْنِ» «3»
احسان (به پدر و مادر) اين است كه معاشرتشان را نيكودارى و آنها را مجبور نسازى كه چيزى از نيازمندىهاى خود را از تو درخواست كنند گر چه بى نياز باشند.
4- احسان به زيردستان
رأفت و مهربانى و رسيدگى به امور زيردستانى چون خدمتگزار، نيروهاى تحت امر و ... نيز از مصاديق بارز و زيباى احسان است. پرداخت حقوق كامل زيردستان، عفو و گذشت نسبت به آنان، تفقّد و دلجويى از آنان، رفع مشكلات و كمك رسانى در حدّ توان به آنها احسان محسوب مىشود؛ يونس بن عمّار مىگويد: «امام صادق صلوات اللّه عليه كنيز فرزندش اسماعيل را به من تزويج كرد و فرمود: به او احسان كن. پرسيدم:
چگونه؟ فرمود: «شكمش را سير كن، بدنش را بپوشان و از تقصيرش درگذر ...» «1»
امام على عليه السلام نيز فرمود:
«اطْعامُ الْاسيرِ وَ الْاحْسانُ الَيْهِ حَقٌّ واجِبٌ وَ انْ قَتَلْتَهُ مِنَ الْغَدِ» «2»
غذا دادن به اسير و احسان به او حقّى واجب است گر چه فردا او را [طبق قانون خدا] بكشى.
5- كارهاى خير
همه كارهاى خيرى كه در راستاى خدمت به مردم انجام پذيرد، مانند ساختن راه، بيمارستان، مدرسه، مسجد، جلوگيرى از آتش و زلزله، دفاع از مرز و بوم، حتّى برداشتن سنگ يا خارى از ميان راه مردم، احسان محسوب مىشود و پاداش دارد؛ رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
«دَخَلَ عَبْدٌ الجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْكٍ كانَ عَلى طَريقِ الْمُسْلِمينَ فَاماطَهُ عَنْهُ» «1»
بنده، به سبب خارى كه از راه مسلمانان بر مىدارد، وارد بهشت مىشود.
اميرمؤمنان صلوات اللّه عليه نيز فرمود:
«مَنْ رَدَّ عَنِ الْمُسْلِمينَ عادِيَةَ ماءٍ اوْنارٍ اوْ عادِيَةَ عَدُوّ مُكابِرٍ لِلْمُسْلِمينَ غَفَرَاللَّهُ لَهُ ذَنْبَهُ» «2»
هر كس شرّ سيل و آتش سوزى يا شرّ دشمن كينهتوزى را از سر مسلمانان رفع كند، خداوند گناهش را مىآمرزد.
|