انواع تعاون
تعاون، نسبت به نوع كمك و نيز افرادى كه مورد كمك قرار مىگيرند به دو نوع مثبت و منفى تقسيم مىشود:
الف- تعاون مثبت
تعاون سازنده و مثبت در مورد كارهاى نيك كاربرد دارد. قرآن مجيد همه كارهاى نيكو را در دو كلمه «برّ» و «تقوا» خلاصه كرده و به پيروان خويش سفارش نموده تنها بر انجام اين دو همديگر را يارى رسانند:
«و تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى ...» «1»
و همديگر را بر برّ و تقوا يارى كنيد.
«بِرّ» به معناى توسعه در كار خير «2» و «تقوا» حفظ و استقامت نفس در برابر فرمانهاى الهى و خوددارى از ارتكاب محرمات است. بر اين اساس، تقوا در دو جنبه انجام واجبات و ترك محرمات كاربرد دارد و برّ در جنبه كارهاى نيك، اعم از واجبات و مستحبات، در هر حال اين دو كلمه تمام نيكويىها را شامل مىشود و ديدگاه قرآن، مددرسانى به همنوعان در همه كارهاى نيك است؛ خواه ترك زشتى باشد يا انجام كارهاى خير و گسترش آن، البته زشتى و زيبايى كارها بايد به تأييد عقل و شرع برسد و عقربه تعاون انسانها بايد جهتگيرى عقلى و شرعى داشته باشد و نظر به اينكه عقل همه انسانها توان درك همه خوبىها و تميز زشتىها را ندارد، بايد عقل را مقيّد به شرع كرد و در نهايت گفت؛ تعاون منحصر است در كارهاى شرع پسند.
حيطه كاربردى: مسلمانان در همه كارهاى نيك بايد همديگر را يارى كنند و برنامههاى فردى و اجتماعى آنان بايد بر محور تعاون، طراّحى شود و از تكروى و انحصارطلبى بپرهيزند. سخن معروفى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود:
«الرَّفيقَ ثُمَّ الطَّريقَ» «1»
نخست، ياورى بياب سپس طىّ طريق كن.
اين سخن حكيمانه، مخصوص سير و سفر نيست، بلكه يك قاعده كلى براى همه برنامههاى زندگى است و مسلمانان طالب سعادت بايد از يكديگر مدد بجويند و به ديگران مدد رسانند چنانكه همان حضرت فرمود:
«لا يَزالُ النَّاسُ بِخَيْرٍ ما امَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرّ فَاذا لَمْ يَفْعَلُوا ذلِكَ نُزِعَتْ عَنْهُمُ الْبَرَكاتُ ...» «2»
تا آنگاه كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر كنند و در نيكوكارى به يكديگر مدد رسانند پيوسته در خير و سعادتند (يعنى در چنين حالتى خير و بركت از آنها قطع نمىشود) پس اگر چنين نكنند بركات از ميان آنان رخت برمىبندد.
تعاونِ سازنده، در محورهاى زير قابل طرح است:
1- خدا و خلق: انسانِ مسلمان بايد در همه كارهاى خويش، نخست از خدا كمك بگيرد و با اتكاى بر او برنامههاى خود را به سامان رساند چنانكه ذات مقدس او ضمن سفارش هايى به حضرت موسى عليه السلام فرمود:
«اسْتَعِنْ بى عَلى ذلِكَ فَانّى نِعْمَ الْعَوْنُ وَ نِعْمَ الْمُسْتَعانُ» «3»
بر اين كارها از من مدد بجوى كه من بهترين يار و بهترين مددكارم.
از سوى ديگر مؤمنان بايد به نعمتها و اعانتهاى الهى، پاسخ مثبت دهند و دين خدا را يارى نمايند؛ در قرآن مجيد مىخوانيم:
«يا ايُّهَا الَّذينَ امَنُوا انْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبّتْ اقْدامَكُمْ» «1»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر (دين) خدا را يارى رسانيد، خداوند شما را يارى مىكند و گام هايتان را استوار مىسازد.
2- امام و امّت: رهبر صالح و شايسته جامعه اسلامى، در همه زمينههاى زندگى، بهترين ياور امّت اسلامى است و هيچ گونه كمكى را از پيروان خويش دريغ نمىكند و جايگاه والاى «ولايت» ايجاب مىكند كه همه شهروندان كشور اسلامى، با ايثار و فداكارى، رهبر را در تمام خواستههاى خير خواهانهاش يارى رسانند و امام و امّت، با تعاون، مشكلات مملكت را حل كنند و به سازندگى و پويندگى ميهن اسلامى بپردازند. امام على عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
«... تَعاطَوُا الْحَقَّ بَيْنَكُمْ وَ تَعاوَنُوا بِهِ دوُنى ...» «2»
حق را در ميان خود بر پا داريد و به وسيله آن مرا يارى رسانيد.
چنانكه در جملهاى ديگر فرمود:
«... اعينُونى بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدادٍ ...» «1»
مرا با ورع و كوشش و پاكدامنى و درستكارى يارى رسانيد.
نكته حكيمانه و ظريفى كه در سخن امام نهفته است اينكه: ملّت، با تقوا و درست كردارىخود و با كوشش در راه سازندگى و چرخاندن چرخهاى مختلف مملكت، بهترين كمك را به رهبرى مىكنند يعنى؛ به طور دقيق در راستاى خواست رهبر، ره مىپويند و آرمانهاى الهى او را تحقق مىبخشند.
3- آحاد ملّت: بر تك تك شهروندان كشور اسلامى فرض و ضرورى است كه همكيشان خود را از هر رنگ و نژادى، بر برّ و تقوا، يارى رسانند و در اين راستا از هيچ كوششى دريغ ننمايند. همان حضرت در اينباره مىفرمايد:
«مِنْ واجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَى الْعِبادِ النَّصيحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعاوُنُ عَلى اقامَةِ الْحَقّ بَيْنَهُمْ» «2»
از حقوق واجب الهى بر بندگان؛ خيرخواهى در حد توانشان و هميارى بر برپايى حق در ميانشان است.
اين حقوق شامل همه ميدانهاى علمى و فرهنگى، اقتصادى، عبادى، فردى و اجتماعى و ... مىشود و هيچ گونه مرز و محدوديتى نمىشناسد و به هيچ بهانهاى نبايد تعطيل شود. «3»
4- زن و شوهر: خانواده، كوچكترين و مقدّسترين نهاد اجتماعى است كه شالودهاش بر عشق و فداكارى بنا شده و هدف غايى آن هم، تكامل و تقرّب الى اللّه است و هر يك از اعضاى آن موظّفند همديگر را در همه فراز و نشيبهاى زندگى مدد رسانند تا با كمك يكديگر مسير دشوار آن را آسان طى نمايند؛
پس از ازدواج حضرت على و حضرت زهرا عليهما السلام، رسول اكرم صلى الله عليه و آله به ديدار آنها شتافت؛ از امام على عليه السلام پرسيد: همسرت را چگونه يافتى؟ پاسخ داد: او بهترين ياور بر اطاعت خداست. سپس پيامبر صلى الله عليه و آله همين سؤال را از حضرت زهرا پرسيد. او پاسخ داد: شوهرم، بهترين است. «1»
5- مسلمانان و نامسلمانان: بر اساس رهنمودهاى دينى، مسلمانان مجازند در امور شايسته و نيازمندىهاى انسانى به همنوعان خود- گر چه هم كيش نباشند- يارى رسانند و در صورت لزوم از آنان يارى طلبند؛ به طور مثال: رسول اكرم صلى الله عليه و آله پيش از پيامبرى، در پيمان مشهور «حلف الفضول» شركت كرد. «2» و پيش از فراگير شدن اسلام با قبايل مشرك اطراف مكّه پيمانهاى نظامى بست. «3»
واضح است كه تعاون و همكارى مسلمانان با بيگانگان بايد با دقت و ظرافت و بر مبناى اصول شرعى صورت پذيرد و هرگز سبب تقويت جبهه كفر يا تسلّط فرهنگى، نظامى، اقتصادى و ... آنان بر ممالك اسلامى و مسلمانان نگردد، همچنانكه نبايد در امور غيرانسانى و ضد شرعى با آنان، همكارى كرد.
ب- تعاون منفى
همانگونه كه به سامان رساندن كارهاى عظيم و سازنده بدون تعاون، امكان پذير نيست. ارتكاب بسيارى از گناهان و جنايتها و ... نيز بدون تعاون ميسّر نمىشود و منظور از تعاون منفى نيز همين است كه در زبان قرآن با عنوان «تعاون بر اثم و عدوان»، محكوم و ممنوع اعلام شده است:
«... و لا تَعاوَنُوا عَلَى الْاثْمِ وَ الْعُدْوانِ» «1»
و بر گناه و تجاوز، همديگر را يارى ندهيد.
با توجه به اينكه اين جمله در پى «و تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرّ وَ التَّقْوى» آمده، مىتوان گفت «اثم» و «عدوان» در برابر «برّ» و «تقوا» قرار دارد و همان معناى وسيعى كه آن دو كلمه در تعاون مثبت داشت، اين دو كلمه هم در تعاون منفى دارد و شامل هرگونه كار زشت در برابر خدا و مردم مىشود.
خوددارى از تعاون منفى اگر مهمتر از تعاون مثبت نباشد، كمتر از آن هم نيست و اگر نيمى از كارهاى اجتماعى به تعاون مثبت، بستگى داشته باشد، نيم ديگر آن نيز به عدم تعاون منفى وابسته است. بنابراين مسلمانان موظّفند پابهپاى تعاون سازنده، از تعاون مخرّب نيز فاصله بگيرند و هرگز به كسى در گناه و زشتى و آنچه مورد خشم خدا و محكوميت عقل و شرع است، مدد نكنند.
نمودها: چنانكه ياد شد همه كارهاى زشت و ناپسند، در محدوده تعاون منفى قرار دارد، با اين وصف، در سخنان معصومين عليهم السلام به برخى از نمودهاى آن اشاره شده كه اين درس را با تعدادى از آنها به پايان مىبريم:
امام على صلوات اللّه عليه در تفسير آيه «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اخيهِ وَ امّهِ وَ ابيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ» «1»
فرمود:
«اذا تَعاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ فى دارِ الدُّنْيا» «2»
وقتى مردم در سراى دنيا بر ستم و تجاوز همديگر را يارى كنند (دچار چنان سرنوشتى مىشوند).
همان حضرت فرمود:
«لا تُعِنْ قَوِيّاً عَلى ضَعيفٍ» «3»
هيچ توانايى را بر ضدّ ناتوان، ياورى مكن.
امام باقر عليه السلام از كتاب حضرت على عليه السلام چنين نقل مىكند:
«... اذا جارُوا فِى الْحُكْمِ تَعاوَنُوا عَلَى الْاثْمِ وَ الْعُدْوانِ» «4»
وقتى (قضات) در داورى ستم كنند، بر انجام گناه و تجاوز همكارى نمودهاند.
|