حقيقت نه شعار
«اخوت» يك حقيقت جارى در همه ابعاد زندگى مؤمنان است و با ماهيت ايمانى آنان گره خورده است. امام صادق عليه السلام، برادر دوستى را بخشى از دين دوستى دانسته و فرموده است:
«مِنْ حُبِّ الرَّجُلِ دينَهُ حُبُّهُ اخاهُ» «3»
برادر دوستىِ مرد، از دين دوستى اوست.
حضرت باقر عليه السلام آن را پرتوى از نور الهى قلمداد كرده و فرموده است:
«مَنِ اسْتَفادَ اخاً فِى اللَّهِ عَلى ايمانٍ بِاللَّهِ وَ وَفاءٍ بِاخائِهِ طَلَباً
لِمَرْضاتِ اللَّهِ فَقَدِ اسْتَفادَ شُعاعاً مِنْ نُورِ اللَّهِ ...» «1»
هر كس براى جلب رضايت خدا فردى را بر اساس ايمان به خدا و رعايت پيمان برادرى انتخاب كند در واقع، پرتوى از نور خدا را يافته است.
رعايت پيمان برادرى، وظيفه خطيرى است كه بر عهده مؤمن قرار مىگيرد و بخشى از اعمال دينى او را تشكيل مىدهد و بدين ترتيب «اخوّت» جايگاه خويش را در متن زندگى اسلامى باز مىكند. سر آمد مؤمنان امام على عليه السلام انجام وظيفه نسبت به برادران ايمانى را سرلوحه كردار متقيان معرفى كرده، مىفرمايد:
«قَضاءُ حُقوُقِ الْاخْوانِ اشْرَفُ اعْمالِ الْمُتَّقينَ؛ يَسْتَجْلِبُ مَوَدَّةَ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ وَ شَوْقَ الْحوُرِ الْعينِ» «2»
برآوردن حقوق برادران، شريفترين كردار پرهيزكاران است كه دوستى فرشتگان مقرّب و اشتياق حورالعين را به خود جلب مىكند.
حقيقت دوستى و برادرى دينى، حتى مرزهاى دنياى فانى را در مىنوردد و در سراى جاويد- كه همه دوستىها و برادرىهاى غير الهى گسسته مىشود- «3» جاى مىگيرد و زندگى سراسر صفا و معنويت مؤمنان را تا ابد به هم پيوند مىدهد؛
«وَ نَزَعْنا ما فى صُدوُرِهِم مِنْ غِلٍّ اخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلينَ» «4»
هر گونه غلّ (: حسد و كينه و دشمنى) را از سينه آنها بر مىكنيم و (در بهشت) برادرانه، روبروى يكديگر قرار مىگيرند.
|