نظارت همگانى‏

يكى از ويژگى‏هاى زندگى و تمدن صنعتى غرب انزواطلبى و بى تفاوتى نسبت به ديگران و جهان خارج از زندگى شخصى است. اسلام با چنين ديدگاهى كاملًا مخالف است و اعتقاد دارد كه انسان بايد تا حدود زيادى- خارج از مسائل خصوصى، خانوادگى و سرّى- از زندگى همنوعان خود با خبر باشد، با آنان بجوشد، درد دلشان را گوش كند و در غم و شاديشان شريك شود. حتّى او را در برابر همه افراد مسؤول مى‏داند؛ رهبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:
«كُلُّكُمْ راعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ» «1»
همه شما سرپرست [يكديگر] و همه در برابر زير دست خود مسؤوليد.
اين احساس مسؤوليت، آرمان «وحدت اسلامى» را شكل مى‏دهد و انسجام امّت را تا ابديت، تضمين مى‏كند، علاوه بر اينكه در تار و پود فطرت آدمى نيز ريشه دارد، چنانكه قرآن مجيد مى‏فرمايد:
«كانَ النَّاسُ امَّةً واحِدَةً ...» «2»
و سعدى با الهام از چنين تفكّرى سروده است:
بنى آدم اعضاى يكديگرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار