اهميت نظم و انضباط
نظم شگفت‏آور عالم هستى كه هر انديشمندى را به حيرت وامى‏دارد، معلول تدبير خداوند حكيم و مدبّر است؛ خداى حكيم و توانايى كه «نظم» را در دستگاه پهناور و عظيم آفرينش مقرر داشته، در زندگى فردى انسان و روابط اجتماعى او نيز آن را مى‏پسندد.
قرآن كريم، علاوه بر تشريح چگونگى نظم حاكم بر جهان و استناد آن به وجود آفريننده‏اى دانا و حكيم، حاوى دستورات و برنامه‏هاى انسان‏ساز براى بندگان خدا و اجتماع بشرى در جهت نظم بخشيدن و سامان دادن به افكار و اعتقادات، گفتار و كردارشان است. امير مؤمنان عليه السلام در اين باره مى‏فرمايد:
«الا انَّ فيهِ عِلْمَ ما يَأْتى‏ وَالْحدَيثَ عَنِ الْماضى‏ وَ دَواءَ دائِكُمْ وَ نَظْمَ ما بَيْنَكُمْ» «2»
همانا در قرآن، دانش آينده، اخبار گذشته، داروى درد شما و [آيين‏] نظم و انضباط ميان شما، نهفته است.
تمامى آياتى كه درباره قوانين و مقرّرات حاكم بر فرد و جامعه اسلامى نازل شده، برقرار كننده نظم و انضباط در زندگى فردى و اجتماعى مسلمانان است. اين آيات نشان مى‏دهد كه اسلام همواره پيروان خويش را به داشتن يك برنامه صحيح و منظّم دعوت مى‏كند و از آنان مى‏خواهد كه به اصول و موازين دين پايبند بوده، طبق برنامه‏اى كه خداوند برايشان تنظيم كرده، زندگى كنند.
اولياى بزرگوار اسلام، رعايت نظم و انضباط در كارها را بسيار مهم دانسته، آن را مورد تأكيد قرار داده‏اند.
على عليه السلام در ضمن وصيتنامه‏اى خطاب به دو فرزند بزرگوارش امام حسن و امام حسين عليهما السلام مى‏فرمايد:
«اوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى‏ وَ اهْلى‏ وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى‏ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ امْرِكُمْ» «1»
شما و همه فرزندانم و هر كس كه نامه‏ام بدو رسد، به تقواى الهى و نظم در كارهايتان، سفارش مى‏كنم.