4. اسباب غرور در نيروهاى مسلّح‏
اسبابى چند، زمينه پديدار شدن و رشد غرور را در انسان به وجود مى‏آورد. ثروت، زيبايى، آرزوهاى طولانى، فاميل و فرزندان، عبادت، حسب و نسب، علم و آگاهى و دعا از اين قبيل اسبابند «3» ولى در نيروهاى نظامى، افزون بر اين اسباب تعداد ديگرى نيز از اين تعلّقات وجود دارد، كه درجه و مقام، سلاح، تشريفات و احترام، پيروزى در جنگ، موفّقيت در امور محوّله نظامى، توانمندى تشكيلات متبوع، فراوانى پرسنل و مانند آن نمونه‏هايى از اين‏گونه تعلقات به‏شمار مى‏روند. چنانكه ظفرمندى پياپى مسلمانان در صدر اسلام چنين حالتى را در آنان پديد آورد.رسول خدا (ص) در سال هشتم هجرى، پس از فتح مكّه با دوازده‏هزار نيرو به جنگ «هوازن» رفت. همين نيروى زياد و گشايش مكّه موجب شد كه مسلمانان به توانايى و فراوانى جمعيت خود ببالند و در همان مراحل اوّليه جنگ دچار پراكندگى شده در نتيجه فرار كنند. به‏طورى كه جز عدّه‏اى انگشت‏شمار همراه رسول خدا (ص) باقى نماندند؛ ولى خداوند آنها را از جانب خويش يارى كرد. قرآن مجيد از آن واقعه چنين ياد مى‏كند. «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فى‏ مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ اذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْارْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ» (توبه: 25)خداوند شما (مؤمنان) را در جاهاى بسيار و در جنگ حُنَيْن يارى كرد؛ آنگاه كه بسيارى لشكر شما را به شگفت آورد، ولى آن لشكر زياد هيچ به كار شما نيامد و زمين با وسعتى كه دارد، بر شما تنگ شد. سپس همه رو به فرار نهاديد.