الف. دنيادوستى و رفاه‏طلبى‏
انسان دنيادوست و رفاه‏طلب، به سبب وابستگى عميقى كه به زندگى مادى دنيا و جلوه‏هاى ظاهرى آن دارد، هر زمان كه احساس كند تن دادن به دستورهاى فرماندهى، منافع مادى و رفاه او را به خطر مى‏اندازد، از امتثال امر شانه خالى كرده دستور فرمانده را زير پا خواهد گذاشت.خداى متعال اين‏گونه انسانها را مورد نكوهش قرار داده مى‏فرمايد: «... ما لَكُمْ إذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فى‏ سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ الَى الْأَرْضِ أَرَضيتُمْ بِالْحَيوةِ الدُّنْيا مِنَ الْاخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَيوةِ الدُّنْيا فِى الْاخِرَةِ إلَّا قَليلٌ» (توبه: 38)چرا هنگامى كه به شما گفته مى‏شود براى جنگ در راه خدا بسيج شويد، گويى به زمين چسبيده‏ايد؟ آيا به جاى زندگى اخروى به زندگى دنيا راضى شده‏ايد؟ كالاى اين دنيا در برابر كالاى آن دنيا جز اندكى هيچ نيست.در جنگ احد با پايان گرفتن نبرد و مشخص شدن علت شكست، محافظان تنگه كه به خاطر ترك موضع خود مورد موآخذه قرار گرفته بودند، در جواب گفتند: «ترسيديم از غنايم محروم شويم.» «1»سخن اين افراد، نمايانگر آن است‏كه دنيادوستى عدّه‏اى از نيروها مى‏تواند سرنوشت جنگ را تغيير داده آن را به سود دشمن به پايان برساند.