الف. وظيفه دولت اسلامى‏
مبناى سياسى و رهبرى كشورهاى اسلامى بايد بر احيا، اعمال و ترويج شعائر اسلامى استوار باشد؛ زيرا حيات و عظمت جامعه اسلامى به آن بستگى دارد. قرآن مجيد نيز برخى از اعمال و شعائر اسلامى را در حيطه حكومت و رهبرى جامعه اسلامى قرار داده مى‏فرمايد: «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلوةَ وَ اتَوُا الزَّكوةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ...» (حجّ: 41)كسانى [هستند] كه اگر در زمين به آنان قدرت دهيم نماز را به‏پا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند ....از سوى ديگر، مبارزه با مظاهر شرك و بت‏پرستى نيز وظيفه حكومت اسلامى محسوب مى‏شود؛ چنانكه رهبر بزرگ اسلام به تخريب بتخانه‏ها و شكستن بتها اقدام كرد. به همين جهت، اهل ذِمّه يعنى كفارى كه در پناه اسلام و در كشور اسلامى به‏عنوان ذِمّى و مُعاهد زندگى مى‏كنند، حق تظاهر به كارهاى خلاف شعائر اسلامى نظير تظاهر به روزه‏خوارى در ماه مبارك رمضان، استعمال مشروبات الكلى و گوشت خوك و يا به صدا درآوردن ناقوس كليساها بدون اجازه دولت اسلامى را ندارند؛ زيرا همه اينها با شعائر اسلامى منافات دارد.
بنابراين، جهت‏گيرى دولت اسلامى بايد به سوى احيا و ايجاد مساجد باشد و مسجدها را رونق بخشد و نيز موظف به پخش اذان از راديو، تلويزيون و مساجد مى‏باشد. همچنين ترتيب و تنظيم برنامه حجّ و احياى آن، به‏صورت يك نيروى عظيم الهى در برابر كفر و استكبار، از وظايف دولت اسلامى است و بايد در سياست داخلى خود جايگاه ويژه‏اى برايش در نظر گيرد. دولت اسلامى بايد جامعه را از تظاهر به روزه خوارى پاك نموده و در معابر عمومى و ديد مردم از آن جلوگيرى نمايد و ... در خارج از كشور اسلامى و در ممالك‏
كفر و شرك نيز بايد اسلام را تبليغ كرده، آنان را به اسلام و به كار گرفتن قوانين فردى و اجتماعى آن دعوت نمايند.