2. حقيقت ايمان‏
در صدر اسلام، اين پندار براى برخى پيدا شده بود كه اگر نزد پيامبر (ص) به يگانگى خدا و پيامبرى آن حضرت گواهى دهند، مؤمن شده‏اند، ولى قرآن مجيد، پرده از چنين پندار غلط برداشت و اعلام كرد: «قالَتِ الْاعْرابُ امَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا اسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْايمانُ فى‏ قُلُوبِكُمْ ...» (حجرات: 14)عربهاى باديه‏نشين گفتند: ايمان آورديم. بگو ايمان نياورده‏ايد، بلكه بگوييد اسلام آورديم و هنوز ايمان داخل دلهايتان نشده است.براين اساس، ايمان واقعى تنها به گفتن: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» حاصل نمى‏شود، گرچه گفتن اين كلمات مقدس- از روى باور قلبى- گام نخست در دستيابى به ايمان است. رسول خدا (ص) حقيقت ايمان را در سه پديده به‏هم پيوسته، ترسيم كرده، مى‏فرمايد: «الْايمانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ قَوْلٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالْارْكانِ» «1»
ايمان عبارت است از: شناخت قلبى، گفتار زبانى و كردار با اعضا و جوارح.امير مؤمنان (ع) نيز در سخنى «ايمان» را با «اخلاص» برابر دانسته كه تعبير ديگرى از ايمان واقعى است: «الْايمانُ اخْلاصُ الْعَمَلِ» «2»ايمان، خالص ساختن عمل است.