8. نشانه‏هاى شجاعت‏
گرچه مظهر بارز شجاعت جنگ و پيكار مى‏باشد؛ يعنى هنگام نبرد است كه شهامت و شجاعت‏افراد بيشتر روشن مى‏شود، ولى نشانه‏هايى دارد كه در خارج از ميدان نبرد نيز مى‏توان به‏وسيله آنها شجاعت افراد را به دست آورد از جمله:

الف. صبر و استقامت: بردبارى و مقاومت در برابر مشكلات جسمى، روانى، اجتماعى، مالى و ديگر پيامدهاى جنگ، از نشانه‏هاى شجاعت به‏شمار مى‏رود؛ چنان‏كه حضرت على (ع) مى‏فرمايد: «... وَالصَّبْرُ شَجاعَةٌ» «1»... و صبر نوعى شجاعت است.اين صبر و استقامت بود كه پايه اصلى حيات و گسترش اسلام گرديد و در سايه آن بود كه كفر و شرك از ميان رفت. و گرنه امروز از هجرت، بدر، حُنين، احزاب و به تبع آنها از اسلام، اثرى باقى نمانده بود. همانها بودند كه شجاعت نظامى خود را نيز همانند شجاعت فرهنگى و اقتصادى خود در سلسله جنگهاى زمان پيامبر (ص) و پس از وى نشان دادند.

ب. شدّت و قاطعيّت: شدّت عمل و قاطعيّت، در كنار شجاعت و مردانگى امكان‏پذير است.همان‏طور كه شتابزدگى و برخورد انفعالى با دشمن، نشانه ضعف روحى و نداشتن شجاعت است.در حكومت امير مؤمنان، على (ع)، خوارج پس از جنگ صفّين، دست به عصيان و نافرمانى زدند و در برابر امام موضع گرفتند. چون خوارج افرادى ظاهرالصلاح، مقدّس‏نما و اهل عبادت بودند، كسى جز امام جرئت مقابله با آنها را نداشت، تا چه رسد به جنگ. حضرت خود در اين باره مى‏فرمايد: «... فَانَا فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِى‏ءَ عَلَيْها احَدٌ غَيْرى‏ بَعْدَ انْ ماجَ غَبْهَبُها وَاشْتَدَّ كَلَبُها ...» «2»چشم اين فتنه [خوارج‏] را من درآوردم و جز من كسى جرئت چنين كارى را نداشت؛ چرا كه موج تاريكى آن اوج گرفته و هارى آن شدّت يافته بود.