6. زمينه‏هاى قناعت‏
الف. پرهيز از حرص و آز: حضرت على (ع) فرمود: «لَنْ تُوجَدَ الْقَناعَةُ حَتّى‏ يُفْقَدَ الْحِرْصُ» «1»تا حرص نابود نشود، قناعت پديد نمى‏آيد.امام باقر (ع) فرمود: «انْزِلْ ساحَةَ الْقَناعَةِ بِاتِّقاءِ الْحِرْصِ وَادْفَعْ عَظيمَ الْحِرْصِ بِايثارِ الْقَناعَةِ» «2»با پرهيز از حرص و طمع، در ميدان قناعت فرود آى و خطر حرص را با مقدّم داشتن قناعت برطرف كن.ب. عفيف بودن: عفت به‏معناى خود بسندگى و اكتفا به مقدورات و امكانات خود و چشم ندوختن و دست دراز نكردن به طرف ديگرى است كه هم در مورد نيازمندى مالى معنا پيدا مى‏كند و هم در مورد نيازمندى جنسى. مراد از عفاف در اين بحث، عفيف بودن در نيازهاى مالى و مادّى است. به فرموده حضرت على (ع): «عَلى‏ قَدْرِ الْعِفَّةِ تَكُونُ الْقَناعَةُ» «3»قناعت به اندازه عفت است.شايد بتوان گفت كه قناعت و عفّت در يكديگر تأثير متقابل دارند؛ چنان‏كه آن حضرت مى‏فرمايد: «كُلُّ قانِعٍ عَفيفٌ» «4»هر قناعت‏كننده‏اى عفيف است.

ج. توكّل و رضا: اگر مؤمن به مقام رفيع توكّل و رضا دست يابد، يعنى در امور زندگى بر خدا توكّل كند و بر آنچه به دست آورده خشنود باشد، در واقع به قناعت دست يافته است. او در مكتب اسلام آموخته است كه: «ما مِنْ دابَّةٍ فِى الْارْضِ الَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» (هود: 6)هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست، مگر اينكه روزى‏اش برعهده خداست.و به گفته پيامبر اكرم (ص): «مَنِ انْقَطَعَ الَى اللَّهِ كَفاهُ اللَّهُ مَؤُنَتَهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» «1»كسى‏كه از روى آوردن به خلق خدا صرف نظر كرده به خدا روى آورد، خدا مخارجش را تأمين مى‏كند و از ممرّ بى‏حساب روزى‏اش را مى‏رساند.چنين كسى ديگر دغدغه آينده خود و فرزندانش‏را ندارد و از ترس آنكه روزى فقير و تنگدست شود خود را به آب و آتش نمى‏زند و حرام و حلال را انباشته نمى‏كند. ازاين‏رو، امير مؤمنان (ع) رضا و خشنودى را اساس قناعت دانسته مى‏فرمايد: «رَأْسُ الْقَناعَةِ الرِّضا» «2»خشنودى از پروردگار، اصل قناعت است.

د. نگاه كردن به زندگى فقرا: رهبران اسلام به پيروان خويش سفارش مى‏كردند كه همواره در امور مادّى به قشر پايين جامعه نگاه كنند، نه به مرفّهان و ثروتمندان. ابوذر مى‏گويد:دوستم [رسول خدا] به من سفارش كرد كه در امور دنيا به پايين‏تر از خويش بنگرم، نه به آن‏كه از من بالاتر است. «3»امام باقر (ع) نيز مى‏فرمايد: «انْظُرْ الى‏ مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لا تَنْظُرْ الى‏ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِى الْقُدْرَةِ، فَانَّ ذلِكَ اقْنَعُ لَكَ بِما قُسِّمَ لَكَ» «4»در قدرت و تمكّن مالى همواره به پايين‏تر از خود نگاه كن، نه به بالاتر؛ زيرا چنين كارى تو را به روزى خود قانع‏تر مى‏سازد.

ه. ياد مرگ: در قرآن كريم و احاديث ائمّه معصوم (ع) سعى زيادى شده است كه انسان مرگ را فراموش نكند و به ياد عالم قيامت باشد. مؤمن دنيا را موقّت و زودگذر مى‏بيند و هيچ‏گاه به آن دل نمى‏بندد و با يادآورى مرگ و قيامت، براى منزل ابدى آخرت توشه ذخيره مى‏كند.رسول اكرم (ص) مى‏فرمايد: «اكْثِرُوا مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ فَانَّهُ يُمَحِّصُ الذُّنُوبَ وَ يُزَهِّدُ فِى الدُّنْيا» «1»مرگ را هميشه به ياد داشته باشيد كه باعث پاكى گناهان و زهد و بى‏رغبتى در دنيا مى‏شود.على (ع) مى‏فرمايد: «مَنْ ذَكَرَ الْمَوْتَ رَضِىَ مِنَ الدُّنْيا بِالْيَسيرِ» «2»كسى‏كه به ياد مرگ باشد، به اندك دنيا خشنود مى‏شود.