ضرورت صبر
ساختار زندگى دنيا به گونه است كه انواع و اقسام فشار و مزاحمت از سوى عوامل طبيعى و غير طبيعى لحظه به لحظه، انسان را تهديد مى‏كند و حيات مادى و معنوى او را در معرض خطر قرار مى‏دهد. اگر انسان در برابر عوامل تهديد كننده، پايدارى نكند وتسليم آنها شود، از پاى درخواهد آمد. تجربه و دين و خرد، بر اين اتفاق نظر دارند كه هر كس بخواهد بماند و به اهداف خود برسد، بايد به سلاح صبر مجهّز باشد و در برابر مشكلات و موانع، پايمردى كند. باغبان بايد با خزان و زمستان بسازد تا شكوفه‏هاى بهاران را ببيند، دانش آموز و دانشجو بايد تلخى و محروميت از رفاه زندگى را بچشد تا شيرينى دانش را مزمزه كند، مؤمن بايد از بسيارى از لذّت‏هاى دنيوى چشم بپوشد تا در سراى جاويد به سعادت برسد و ... نظاميان نيز بايد صبر و پايمردى را سرلوحه كارخويش قرار دهند تا دفاع و امنيت را در بهترين شكل ممكن به سامان برسانند.ايمان به خدا، خميرمايه حيات معنوى انسان است و فرد بى ايمان را نمى‏توان انسان ناميد. امام صادق عليه السلام صبر و پايدارى را عضو رئيسى ايمان دانسته، مى‏فرمايد: «الصَّبْرُ مِنَ الْايمانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَاذا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذلِكَ اذا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْايمانُ» «1»
صبر در [پيكره‏] ايمان، به منزله «سر» در بدن است. اگر سر از بدن جدا شود، بدن نابود مى‏شود؛ همين طور با رفتن صبر، «ايمان» از ميان خواهد رفت.
رهروان راستين دين خدا، در طول تاريخ با صبر و استقامت، موجوديت دين و شرف و عزت خويش را حفظ كرده‏اند. به راستى اگر صبر و پايمردى ملّت ما، در طول سال‏هاى مبارزه ودفاع مقدس در برابر توطئه‏هاى گوناگون ابرقدرتها نبود، چه بر سر انقلاب مى‏آمد؟! معمار تيزهوش انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى (ره)، به گوشه‏اى از اين استقامت چنين اشاره مى‏كند:ملّت شريف ايران در مقابل نيرومندترين حملات تمامى جهان كفر عليه اصول انقلاب خويش، مقاومت كرده است. آيا ملّت دلاور ايران در مقابل جنايات متعدّد آمريكا در خليج فارس اعم از حمايت نظامى و اطلاعاتى از عراق و حمله به سكّوهاى نفتى و كشتى‏ها و سرنگونى هواپيماى مسافربرى مقاومت نكرده است؟! «2»و در سخن حماسى و پرشور ديگرى، همّت مردانه خود و پيروان واقعى انقلاب اسلامى را چنين ترسيم مى‏كند:اگر بند بند استخوان هايمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندانمان را در جلو ديدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان نامه كفر و شرك را امضا نمى‏كنيم. «1»