عوامل افشاى راز
براى دورى جستن از اين خصلت زشت، نخست بايد عوامل و انگيزههاى آن را باز شناخت. اين عوامل عبارتند از:
1- پرحرفى: اشخاص پرحرف، معمولًا از هر درى سخن به ميان مىآورند و يافتههاى خويش را براى ديگران باز مىگويند. چنين كارى سبب مىشود كه «از پرده برون افتد راز».
2- خودنمايى: در گردهمايىها سخن از مطالب پراكنده به ميان مىآيد و برخى تلاش مىكنند با سخن گفتن از آنچه ديگران نمىدانند، نظر حاضران را به خود جلب كنند و با فاش كردن اخبار طبقه بندى شده، در ميان اهل مجلس جايى باز كنند.
3- اعتماد بى جا به دوستان: سوّمين انگيزه افشاى راز، اعتماد بى جا به دوستان است. فرد نظامى، نبايد دوستان خويش را از اسرار نظامى، و بلكه از اسرار شخصى خود باخبر سازد. فلسفه اين كار را حضرت امام صادق عليه السلام چنين بيان مىكند:
«لا تُطْلِعْ صَديقَكَ مِنْ سِرِّكَ الَّا عَلى مالَوِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ عَدُوُّكَ لَمْ يَضُرَّكَ فَانَّ الصَّديقَ قَدْ يَكُونُ عَدُوَّكَ يَوْمًا ما» «1»دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز كه اگر دشمنت نيز آن را بداند، به تو زيان نرساند. شايد دوست نيز روزى دشمنت گردد.
زنهار مكن تكيه كلّى بر
راز دل خود ز دوست پنهان مىدار
روزى باشد كه دوست دشمن گردد
برگردد و دشمنى كند آخر كار
4- غلبه احساسات و خشم: بسيار است كه برخى افراد بر اثر خشم و غلبه احساسات، اسرارى را فاش مىسازند. شخص نظامى بايد همواره بر خويش مسلّط باشد و هيچ گاه چنان به خشم نيايد كه اسرار سازمان خود را آشكار سازد.
|