فرماندهى در جنگ‏
لزوم حضور فرمانده در جنگ، امرى ضرورى و بديهى است و نيازى به ذكر دليل ندارد. هر كس مى‏داند كه عامل نظم در نيروهاى نظامى، فرمانده است كه همانند مغز در بدن انسان، بر نيروهاى تحت امر حكومت و قوام و دوام آن‏ها را تضمين مى‏كند.پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله اهميّت بسيارى به فرماندهى مى‏داد، به طورى كه لشكر را لحظه‏اى بدون فرمانده، رها نمى‏كرد و گاه مى‏شد كه براى فرمانده لشگر، دو جانشين تعيين مى‏كرد تا هنگام بروز پيشامدى براى فرمانده، بى درنگ جاى او را پر كنند. از جمله، در جنگ موته پس از آنكه زيد بن حارثه را به فرماندهى سپاه سه هزار نفرى تعيين كرد، فرمود: «اگر به زيد گزندى رسيد، جعفر بن ابى طالب فرمانده شود و اگر براى جعفر نيز اتفاقى افتاد، عبداللّه بن رواحه فرمانده لشگر باشد.» زيد و جعفر يكى پس از ديگرى به‏شهادت رسيدند و پس از آن‏ها عبداللّه بن رواحه نيز شربت شهادت نوشيد. از آن پس،رزمندگان، خود، يك نفر را به فرماندهى برگزيدند. «1»اين روش رهبر بزرگوار اسلام، نشانه اهميت نظم و فرماندهى در نيروهاى مسلح است.