درس يازدهم: اطاعت پذيرى‏

اطاعت از فرمانده و رعايت سلسله مراتب، اساسى‏ترين ركن سازمان نظامى است.مى‏توان گفت كه بدون اين ويژگى، سازمان نظامى، ماهيت خود را از دست مى‏دهد.اين اصل خدشه‏ناپذير، مورد اتفاق همه ملّتها در طول تاريخ است و عقل و شرع نيز بر آن صحّه گذارده است. قرآن مجيد ضمن به رسميت شناختن تبادل نظر و رايزنى و مشورت در كارهاى مهم- از جمله در تصميم‏گيرى نظامى- بر وحدت فرماندهى و لزوم قاطعيت او تأكيد كرده، مى‏فرمايد. «وَ شاوِرْهُمْ فِى الْامْرِ فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ...» «1»دركارها با آن‏ها مشورت كن، اما هنگامى كه تصميم گرفتى، [قاطع باش و] برخداتوكّل‏كن.لازمه قاطعيت در فرماندهى، اطاعت و همراهى نيروهاى تحت امر و اجراى بى چون‏وچراى دستور نظامى است، اين كار، علاوه بر نقشى كه در به هم پيوستن افراد و جلوگيرى از هرج و مرج و از هم گسيختگى دارد، بر كارآيى و هدفمندى سازمان نيز مى‏افزايد و بدان قوام و دوام مى‏بخشد؛ چرا كه:بررسى و مطالعه جوانب مختلف مسائل اجتماعى (بويژه نظامى) بايد به صورت دسته جمعى انجام گيرد. امّا هنگامى كه طرحى تصويب شد، بايد براى اجراى آن اراده واحدى به كار افتد. در غير اين صورت، هرج و مرج پديد خواهد آمد؛ زيرا اگر اجراى يك برنامه به وسيله رهبران متعدد، بدون الهام گرفتن از يك سر پرست صورت گيرد، قطعاً مواجه با اختلاف و شكست خواهد شد و به همين جهت در دنياى امروز نيز مشورت را به‏صورت دسته جمعى انجام مى‏دهند. امّا اجراى آن را به دست دولت‏هايى مى‏سپارند كه تشكيلات آن‏ها زير نظر يك نفر اداره مى‏شود. «1»قرآن، اصل اطاعت پذيرى را چنان ضرورى مى‏داند كه ضمن بر شمردن آن از صفات مؤمنان واقعى، اعلام مى كند كه آنان حتى بدون اجازه فرمانده، به مرخصى هم نمى‏روند و منتظر دستور شخص مافوق خود هستند:
«انَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ امَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اذا كانُوا مَعَهُ عَلى‏ امْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ انَّ الَّذينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...» «2»مؤمنان راستين كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده‏اند و هنگامى كه در كار مهمّى همراه اويند، بى اجازه او به جايى نمى‏روند. همانا كسانى كه از تو اجازه مى‏گيرند، به خدا و پيامبرش ايمان دارند.در شأن نزول اين آيه نوشته‏اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى جنگ «احُد» فرمان بسيج عمومى صادر كرد در آن ميان، يكى از رزمندگان، به نام «حنظله»، روز عروسى‏اش بود و با شنيدن دستور پيامبر صلى الله عليه و آله نزد آن حضرت شتافت و اجازه خواست تا آن شب را به اردوگاه سپاه نيايد. پيامبر به او اجازه داد تا شب، كنار همسرش بماند و بامداد به ميدان جنگ آيد. او نيز چنين كرد و صبح بدون آن كه فرصت غسل كردن بيابد، به صف رزمندگان پيوست و ساعتى بعد به فوز شهادت رسيد. رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره‏اش فرمود:«فرشتگان را ديدم كه ميان زمين و آسمان، حنظله را با آب زلال و خنك در سينى‏هاى سيمين غسل مى‏دهند.» بدين سان، او به «غسيل الملائكه» شهرت يافت. «3»از سوى ديگر،فرماندهان مدير و كارآزموده، بايد در گزينش افراد، از ويژگى اطاعت پذيرى آنان مطمئن شوند و سپس آنان را برگزينند، در غير اين صورت، نبايد چندان به موفقيت نظامى خويش اميدوار باشند. آزمايش افراد، قبل از جنگ، در آيه 249 سوره بقره آمده و در آن جا مطرح شده است كه افراد آزمايش شده و مطيع فرمانده- گر چه شمارشان نسبت به نيروهاى دشمن اندك بود- بر كافران پيروز شدند.
اميرمؤمنان عليه السلام نيز در نامه‏اى به يكى از سرداران سپاه مى‏نويسد: «وَ اسْتَغْنِ بِمَنِ انْقادَ مَعَكَ عَمَّنْ تَقاعَسَ عَنْكَ فَانَّ الْمُتَكارِهَ مَغيبُهُ خَيْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ وَ قُعُودُهُ اغْنى‏ مِنْ نُهُوضِهِ». «1»با تكيه بر سپاهيانت كه فرمانت را گردن مى‏نهند، از كسانى كه يارى خود را از تو دريغ مى‏كنند، بى نياز شو؛ زيرا كسى كه با اجبار در جبهه جنگ حضور يابد، غيبتش به ز حضور و نشستنش به ز برخاستن است.امام خمينى قدس سره نيز خطاب به نماينده خود در سپاه مى‏نويسد:تبعيت از فرمانده كل سپاه و از فرماندهان ديگر به حسب سلسله مراتب و مقررات سپاه در جمهورى اسلامى ايران يك وظيفه شرعى الهى است كه تخلّف از آن علاوه بر تعقيب قانونى، مسؤوليت شرعى دارد. «2»