سنجش و واكنش
قاطعيت و نرمى، هر كدام واكنشى است كه انسان نسبت به كنش يا خواهش ديگران از خود بروز مىدهد. حالا اگر خرد بر آدمى حاكم باشد، موقعيت هر يك را به خوبى مىسنجد و هركدام را مناسبتر تشخيص داد، به كارمى گيرد و يا به آن اولويت مىدهد و در نتيجه طرف مقابل را نسبت به خود متقاعد، متمايل و سازگار مىكند. بهترين معيار اعمال قاطعيت و نرمى را امير مؤمنان عليه السلام در سخنانى به مالك اشتر، هنگام اعزام او به مصر ارائه داده، مىفرمايد: «... اسْتَعِنْ بِاللَّهِ عَلى ما اهَمَّكَ وَاخْلِطِ الشِّدَّةَ بِاللّينِ وَ ارْفُقْ ما كانَ الرِّفْقُ ابْلَغَ وَاعْتَزِمْ عَلَى الشِّدَّةِ مَتى لَمْ يُغْنِ عَنْكَ الَّا الشِّدَّةُ» «2»در كارهاى مهم خويش، از خدا مدد بجوى و سختگيرى را با نرمخويى ممزوج كن و هر جا مدارا كارسازتر است، مدارا كن و اگر جز از سختگيرى كار برنمىآيد، سختگيرى نما.همينطور امام عليه السلام طى نامهاى كه براى مردم مصر فرستاد، نوشت:
بندهاى از بندگان خدا را به سويتان گسيل داشتهام كه در روزهاى بحران نمىخوابد ودر لحظههاى خطر، از برابر دشمن نمىگريزد و براى تبهكاران از شراره آتش گرانتر است. او مالك پسر حارث (اشتر نخعى و) از قبيله مذحج است گوش به فرمان او باشيد! «1»همانگونه كه نامه نخست، چگونگى و محدوده بهكارگيرى قاطعيت و نرمى را براى مدير تشريح مىكند، نامه دوم بر ضرورت قاطع بودن مدير تأكيد دارد؛ در عين حال بيان مىدارد كه قاطعيت مديران اسلامى- بهويژه در عرصه سياسى و نظامى- بايد متوجه دشمنان اسلام و مسلمانان، تهبكاران و مفسده جويان باشد و نرمى و مدارا بيشتر شامل حال دوستان و خودىها گردد. اين مضمون، در آيه 29 سوره فتح از ويژگىهاى مسلمانان شمرده شده است.
|