اسوه‏ها
بدون ترديد، اسلام، عالى‏ترين نظام حكومتى را براى بشر به ارمغان آورده و تاريخ نيز نشان داده كه هر جا عقائد، احكام و اخلاق الهى حاكم بوده است، زيباترين الگوهاى انسانى را تربيت كرده است. مديران شجاع و دريادل در ميان دينداران، قابل شمارش نيست، در اينجا به ذكر چند نمونه بسنده مى‏كنيم:
* حضرت ابراهيم عليه السلام در كنار ايمان، علم و تقوا در صحنه مديريت تبليغى خويش از شجاعتى وصف‏ناپذير برخوردار بود به طورى كه يك تنه در برابر ملّت و دولت مشرك آن زمان قد علم كرد،بت‏هايشان را شكست و با منطقى قوى آنان را به توحيد دعوت كرد، گرچه آن نابخردان را خوش نيامد و اقدام به سوزاندش كردند، ولى قهرمان بت شكن توحيدى كمترين ترس و تزلزل را به دل خود راه نداد و مردانه و سرافرازانه به راه خويش ادامه داد و اهداف و آرمان والايش را محقق ساخت.* شجاعت و دريادلى امير مؤمان على عليه السلام در همه صحنه‏هاى رهبرى و مديريتى او چون آفتاب بر همگان روشن است و رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله او را به شجاعت و هيبت مى‏ستايد. «1» امام عليه السلام خود در اين باره مى‏فرمايد:خداوند، شجاعتى به من عطا فرموده كه اگر آن را ميان همه ترسويان عالم تقسيم كنند، جملگى شجاع مى‏شوند! «2»
* مالك اشتر نخعى از مديران و فرماندهان كاردان و دلاور حكومت علوى بود كه در ميدان نبرد چون صاعقه بر قلب دشمن فرود مى‏آمد و در ميدان سياست و اداره مملكت، مديرى لايق و كم نظير بود و امام على عليه السلام در جنگ و سياست، مسؤوليت‏هاى درجه اوّل را به او مى‏سپرد و آن گاه كه خبر شهادت آن سرباز سرافراز اسلام را شنيد، سخت گريست و پيرامون شهامت و لياقت او فرمود:
«رَحِمَ اللَّهُ مالِكاً لَوْ كانَ جَبَلًا لَكانَ فَنْداً وَ لَوْ كانَ حَجَراً لَكانَ صَلْواً لِلَّهِ مالِكٌ وَ ما مالِكٌ وَ هَلْ قامَتِ النِّساءُ عَنْ مِثْلِ مالِكٍ؟» «3»خدا مالك را رحمت كند؛ اگر او را به كوه تشبيه كنم، تك كوه بود و اگر به سنگ تشبيه كنم، چون صخره بود. خدايا! مالك، چه مالكى؟ آيا زنان عالم، باز هم چون مالك به دنيا مى‏آورند؟!
* حضرت امام خمينى قدس سره با پيروزى انقلاب و تأسيس جمهورى اسلامى در رأس هرم مديريتى كشور قرار گرفت و در همه زمينه‏ها با شهامت و شجاعت وصف‏ناپذير خود، مشكلات و توطئه‏ها را يكى از پس ديگرى خنثى كرد و با مشت خالى، رژيم تا دندان مسلّح شاهنشاهى را سرنگون ساخت به گونه‏اى كه همه جهانيان از هيبت و دليرى او انگشت تعجب به دندان گزيدند و با شگفتى شاهد پيروزى حيرت‏انگيز او شدند.موضع‏گيرى‏هاى اصولى و سرسختانه امام در برابر جبهه‏هاى كفر و نفاق، نشان از شجاعت على‏گونه آن پير فرزانه داشت. به تعبير رهبر عزيز انقلاب- حضرت آيةالله خامنه‏اى حفظه‏الله-:
او بت‏ها را شكست و باورهاى شرك‏آلود را زدود. او به همه فهماند كه انسان كامل شدن، على‏وار زيستن، افسانه نيست. او به ملت‏ها نيز فهماند كه قوى شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه سلطه‏گران انداختن ممكن است. «1»
* يكى از همرزمان سرلشكر شهيد، حاج همّت مى‏گويد:بعد از عمليات «والفجر 3» در منطقه عملياتى به سوى خط مى‏رفتيم تا حاجى (همّت) از خط مقدّم بازديد كند. در همين حال يك هواپيماى عراقى از رو به رو به سوى ما آمد، من اتومبيل را- كه وانت بود- نگه داشتم تا در كنار سنگ بزرگى كه در كنار جاده بود پناه بگيريم. حاجى پرسيد: چرا ايستادى؟ گفتم: هواپيمايى كه از روبه‏رو مى‏آيد عراقى است. گفت: خب باشد، مگر مى‏ترسى؟ گفتم: خيلى پايين حركت مى‏كند، گويا هدفش ما هستيم. حاجى با خونسردى گفت: «لا حول و لا قوة الا بالله» به حركت ادامه بده! به ناچار حركت كردم و حاجى آرام و راحت نشسته بود، در اين هنگام هواپيما سر رسيد و ما را به رگبار بست، چند تير به قسمت عقب وانت اصابت كرد و آن را سوراخ سوراخ نمود و گذشت. من نگاهى به حاج همت انداختم، ديدم هيچ تغييرى در چهره‏اش ايجاد نشده است! «2»