قدردانى در حيطه مديريت
الف- عموميت قدردانى
اين خصلت ارزشمند بايد به صورت يك «ملكه» در مدير تجلى كند، بهگونهاى كه خدمت هيچ كس، بدون پاداش- گرچه زبانى- نماند و حتى پس از عزل، جابهجايى و يا درگذشت كاركنان مجموعه، فراموش نشود. دو نمونه از سيره بزرگان دين در اين زمينه بيان مىگردد:
1- محمد بن ابى بكر، از ياران و شيعيان واقعى امام على عليه السلام بود كه مدتى ولايت استان بزرگ مصر را به عهده داشت و در نبرد با نيروهاى معاويه به شهادت رسيد.امام عليه السلام با شنيدن خبر شهادت محمد، طى نامهاى به عبدالله بن عباس نوشت:محمد بن ابى بكر- كه رحمت خدا بر او باد- به شهادت رسيد. ما اين مصيبت را بهحساب خدا مىگذاريم؛ او فرزندى خيرخواه، كارگزارى پرتلاش، شمشيرى برنده و ستونى پابرجا و بازدارنده بود. «1»
2- عمر بن ابى سَلَمه، از سوى امير مؤمنان عليه السلام مدتى استاندار بحرين بود. وقتى امام عليه السلام او را عزل و نعمان بن عجلان را به جايش منصوب كرد، طى نامهاى از او چنين تقدير كرد:
تو نيكو حكومت كردى و امانتدارى نمودى؛ اينك بدون هيچگونه دلخورى و سرزنش و اتّهامى، نزد ما بازگرد. «2»
ب- قدردانى متنوّع
سپاسگزارى مدير از افراد زيردست و همكار، ممكن است به شكل مادّى و معنوى، حضورى و غيابى، كتبى و شفاهى و غيره صورت پذيرد و هرگونه تقدير و تشويق به مقتضاى حال و صلاحديد مدير انجام گيرد. بر اين اساس، امكان دارد برخى از انواع تقدير، اولويت داشته باشد يا مدير از اعمال برخى از آنها معذور باشد. به فرموده امير مؤمنان عليه السلام: «اذا قَصُرَتْ يَدُكَ عَنِ الْمُكافاةِ فَاطِلْ لِسانَكَ بِالشُّكْرِ» «3»هرگاه دستت از جبران [اعمال و قدردانى عملى] كوتاه شد، با زبانت سپاسگزارى كن.
ج- نتيجه قطعى
ارج نهادن به زحمات و خدمات همكاران، بهطور قطع نتيجه بخش است و كارآيى و اعتبار مديريت و سازمان را افزايش مىدهد؛ چنان كه عكس آن نيز صادق است.ديدگاه همكاران و زيردستان نسبت به مدير، مىتواند به دو شكل زير باشد؛الف- بخشى از آنها با ديد خوشبينانه به او مىنگرند و از عملكرد مديريتى اوخشنودند. در اين صورت، قدردانى و سپاسگزارى مدير بر وفادارى و خشنودى آنان مىافزايد. چنان كه امام على عليه السلام فرمود: «شُكْرُكَ لِلرَّاضى عَنْكَ يَزيدُهُ رِضاً وَ وَفاءً» «1»
ب- بخشى نيز خواه ناخواه از عملكرد مدير ناراضى يا نگرانند، قدردانى و سپاسگزارى از كارهاى خوب و ارزشمند اين گروه نيز، اثر بخش خواهد بود؛ روحيه آنان را تلطيف خواهد كرد و رابطه كارى آنان با مدير و سازمان را اصلاح خواهد نمود.همان حضرت در اين باره نيز مىفرمايد: «شُكْرُكَ لِلسَّاخِطِ عَلَيْكَ يُوجِبُ لَكَ مِنْهُ صَلاحاً وَ تَعَطُّفاً» «2»قدردانى تو از كسى كه نسبت به تو غضبناك است، موجب صلاح و مهربانى او نسبت به تو مىشود.
|