درس سى ويكم: سخن چينى‏

صلح و صفا از اركان اصلى جامعه انسانى است و رشته صميميت، محبت، يكدلى و پيوند ميان انسانها را محكمتر مى‏كند. از طرف ديگر، آنچه ميان انسانها را به هم بزند وآنان را نسبت به يكديگر بدبين كرده، الفت و علاقه آنها را از بين ببرد، زشت و ناپسند است و مورد تنفر انسانها بوده، با سرشتشان نيز سازگار نيست.ازجمله كارهايى كه پيوندهاى جامعه انسانى را در هم مى‏ريزد و آشوب و فتنه بر پا مى‏كند، «نمامى» يا «سخن چينى» است كه از نظر عقل، زشت وناپسند بوده، اسلام از آن نهى كرده و طينت انسانهاى پاك نيز آن را نمى‏پسندد.سخن چينى، يعنى نقل خبر همراه بابد گويى و دروغ پردازى. «1»
انسان سخن چين كه بد ذات و بد طينت است، درمجالس و محافل سراپا به گوش مى‏نشيند؛ سپس به دنبال اغراض نابخردانه، آن سخنان را بگونه‏اى دلخواه در گوشه وكنار نقل مى‏كند و بين افراد جامعه، «تفرقه افكنى» و «دو به هم زنى» مى‏كند.افراد جامعه اسلامى بايد با يكديگر متحد، منسجم، مهربان و مأنوس باشند و بهترين مسلمان كسى است كه اين الفت و وحدت را شدّت بخشد و بى خاصيت ترين آنها كسانى هستند كه با مردم انس نگرفته، الفت و يكپارچگى آنهارا رعايت نكنند.
رسول اكرم (ص) فرمود:
«الْمُؤْمِنُ عِزٌّ كَريمٌ وَالْفاجِرُ خَبٌّ لَئيمٌ و خَيْرُ الْمُؤْمِنينَ مَنْ كانَ مَأْلَفَةً لِلْمُؤْمِنينَ وَلا خَيْرَ فيمَنْ لا يُؤْلَفُ وَلا يَأْلِفُ» «1»
مومن، شريف و بزرگوار است و گنهكار خسيس و پست و بهترين مؤمن كسى است كه مايه الفت مؤمنان است و كسى كه انس نپذيرد و الفت نگيرد، خيرى دراو نيست.