با چه كسانى نبايد راز گفت؟
فايده راز در پوشيده ماندن آن است؛ هر چه تعداد بيشترى بر آن آگاه شوند، بيم افشاى آن بيشتر است.
هيچ كس بيشتر از خود شخص، شايسته حفظ اسرارش نيست. كسى كه خود نتواند، راز خويش را نگهدارد، ديگران پايبند حفظ آن نخواهند بود. از اين رو هر چه بيشتر بايد كوشيد تا كسى به اسرار ما آگاه نشود.
اميرمؤمنان (ع) فرمود: «مالُمْتُ احَداً عَلى اذاعَةِ سِرّى‏ اذْكُنْتُ بِهِ اضْيَقُ» «1»
هرگز كسى را بر افشاى سرّم سرزنش نمى‏كنم در موقعى كه خودم دركتمان‏ وكنترل آن عاجز هستم.
همان طور كه راز را از دشمن مخفى مى‏كنيم، در حد توان از دوستان هم بايد پوشيد؛ چرا كه ممكن است زمانى اين دوستى، دستخوش حوادث شده، به دشمنى تبديل‏گردد. امام صادق عليه‏السلام فرمود:
«لاتَطَّلِعْ صَديقَكَ مِنْ سِرِّكَ الْاَّ عَلى مالَوِاطَّلَعَ عَلَيْهِ عَدُوُّكَ لَمْ يَضُرُّكَ، فَانَّ الصَّديقَ قَدْ يَكُونُ عَدُوُّكَ يَوْماً مَّا» «1»
دوستت را بر رازت مطلع نكن جز به چيزى كه اگر دشمنت بر آن اطلاع يابد، به تو زيان نرساند، زيرا ممكن است، همان دوست، روزى دشمن گردد.خويشتندارى و سعه صدر افراد، در رازدارى آنهادخالت مستقيم دارد. انسانها نيز در اين مورد متفاوت هستند. بعضى گنجينه رازشان محكم است، نه آنرا با كليد طمع ميتوان گشود، نه با ضربه تهديد مى‏توان شكست عدّه‏اى ديگر چنان بى اراده و كم ظرفيتند كه با اندك وسوسه‏اى سفره دل را براى هر محرم و نامحرمى مى‏گشايند. ازاين رو، در راز گفتن بايد به‏درجه رازدارى افراد توجه داشت.
پيشوايان اسلام، راز گفتن با افراد زير را نهى كرده‏اند:
1- زن (به سبب كم ظرفيتى واحتمال جدايى درآينده) البته مراد هر زنى نيست زيرا درتاريخ اسلام، بسيارى از زنان، راز داران امامان معصوم عليهم السلام بودند.
2- سخن چين (كار سخن چين، نقل سخن ديگران براى ديگران است.)
3- نادان و احمق، (كه مسائل را نمى‏تواند درست ارزيابى كند)
4- خائن (خيانتش او را به افشاى راز وامى‏دارد)
5- بنده (ممكن است بگريزد يا به سببى آزاد شود و راز را فاش كند)
اميرمؤمنان (ع) فرمود:
«ثَلاثٌ لا يُسْتَوْدَعَنَّ سِرّاً: الْمَرْئَةُ وَالنَّمَّامُ وَالْاحْمَقُ» «1»
به سه كس نبايد رازى سپرد: زن، سخن چين، و شخص احمق.
و نيز فرمود:
«لا تَطَّلِعْ زَوْجَكَ وَ عَبْدَكَ عَلى سِرِّكَ فَيَسْتَرِقَّاكَ» «2»
همسر وخادم خويش را بر رازت آگاه نكن كه تو را به بندگى كشانند.
همچنين درجاى ديگر فرمود:
«انْفَرِدْ بِسِرِّكَ وَ لا تُودِعْهُ حازِماً فَيَزِلَّ وَ لاجاهِلًا فَيَخُونَ» «3»
راز خويش را منحصر خود كن و آن را نه به دور انديش بسپار كه مى‏لغزد ونه به جاهل بسپار كه خيانت مى‏كند.
انيكه آن حضرت از راز گفتن با افراد دور انديش نهى كرده، به خاطر اهميت راز دارى است، نه نكوهش انسانهاى دور انديش.
حضرت على عليه‏السلام فرمود:
«لا تُودِعَنَّ سِرَّكَ مَنْ لا امانَةَ لَهُ» «4»
به كسى كه امانتدار نيست، رازت را مسپار.