سيره معصومين (ع)
از جمله بركات وجود مقدّس معصومين عليهم السلام، مشكل گشايى و غمزدايى از كار و دل مؤمنان است، آن بزرگواران در هر عصرى، سبب آرامش دلها و گشاينده گره‏هاى كور زندگى و آسان شدن كارها هستند، چنانكه در زيارت جامعه خطاب به آنها مى‏گوييم: «بكم ينفس الهم و بكشف العز ... بكم اخرجنا الله من الذيل و فرج عنا عمرات و الكروب» «1»
خداوند به سبب شما اندوه را مى‏زدايد و پريشانى را برطرف سازد ... به سبب شما ما را از زبونى رهانيده و اندوههاى جانكاه ما را زدوده است. سيره و روش آن بزرگواران اين چنين بود كه به هيچ نيازمندى، پاسخ منفى نمى‏دادند و از كنار هيچ مشكلى، بى تفاوت عبور نمى‏كردند. يكى از ياران رسول خدا (ص) مى‏گويد:
«پيامبر (ص) هيچ وقت در اقدام وهمراهى كردن با پا برهنگان و مساكين و در رفع نياز و مشكل آنان دريغ نورزيد و تكبّر نكرد.» «2»
ابى رافع- صحابى پيامبر (ص)- مى‏گويد:
رسول خدا (ص) بدهكار را در زمينه پرداخت قرض، كمك مى‏كرد، تنگدست را نجات مى‏داد و هيچ كس را از بخشش خود بى نصيب نمى‏ساخت و در زمان قحطى، به ديگران مى‏بخشيد، همين طور از ياران تهيدست خود، پذيرايى مى‏كرد و به آنان كه قصد سفر داشتند، خرجى راه مى‏پرداخت. «3»
سعيد بن قيس همدانى مى‏گويد:
روزى در شدت گرما، امير مؤمنان (ع) را در سايه ديوارى ديدم، عرض كردم: امام! در اين گرما اينجا چه مى‏كنيد؟ فرمود:
«ما خَرَجْتُ الَّا لِاعينَ مَظْلوُماً اوْ اغيثَ مَلْهوفاً» «4»
از منزل خارج نشدم جز براى يارى ستمديده با فرياد رسى يك بيچاره! امام حسن مجتبى (ع) مشغول طواف (مستحبى) خانه خدا بود كه شخصى به آن حضرت مراجعه و درخواست نياز كرد. امام (ع) طواف را رها كرد و به حل مشكل او
پرداخت، يك نفر به او اعتراض كرد و گفت: آيا طواف خانه خدا را به خواهش يك نفر، ترك مى‏گويى؟
امام در پاسخ فرمود:
چرا چنين نكنم؟ در حالى كه پيامبر خدا (ص) فرموده است: «هر كس در پى حاجت برادر مسلمانش برورد و آن را برآورده سازد، ثواب يك حج و عمره را دارد و اگر برآورده نشود، ثواب عمره دارد!» من علاوه بر اينكه به ثواب حج و عمره نايل مى‏شوم، بازگشته، به طواف خود نيز مى‏رسم. «1»
حفظ آبروى نيازمند
مشكل گشا امين مردم است و بايد حرمت و آبروى نيازمندان را پاس دارد و هيچ خدمتى را با آبروى مؤمن برابر نداند و بداند كه لكه دار كردن حيثيت مؤمن، علاوه بر اينكه يك عمل ناجوانمردانه و نابخردانه وگناهى بزرگ است، اجر و پاداش كار انجام شده را نيز پايمال مى‏كند. قرآن مجيد مى‏فرمايد:
«يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الاذى» «2»
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صدقه‏هاى خويش را با منّت نهادن و اذيت كردن تباه نسازيد.
بنابراين هر گونه رفع نياز و حل مشكل، آنگاه ارزش دارد كه با منّت، تحقير و توهين توأم نگردد. به همين دليل، جوانمردان عالم سعى مى‏كنند كار نيك آنان پوشيده باشد و حتى نيازمند هم از آن آگاه نگردد. چنانكه نقل شده: امام سجاد (ع) حدود يكصد خانوار از اهل مدينه را سرپرستى مى‏كرد و همه نيازمندى‏هاى آنان را برآورده مى‏ساخت ولى آنان نمى‏دانستند كه از سوى چه كسى تأمين مى‏شوند و پس از آنكه امام رحلت فرمودند، به اين نكته پى بردند. «3»
حضرت كاظم (ع) نز به تفقّد مسكينان مدينه مى‏پرداخت و شبانه پول و كالا به آنان مى‏رساند به گونه‏اى كه ندانند اين اموال از سوى چه كسى بوده است. «1»
از سوى ديگر مؤمنان آزاده بايد سعى كنند در مرحله اوّل حل‏مشكل خويش را از خدا بخواهند كه مشكل گشاى حقيقى اوست واگر به ناچار بايد به بندگان او رجوع كرد، پيش هر كس و ناكسى، دست نياز دراز نكنند بلكه حاجت خويش را به كريمان وجوانمردان، عرضه كنند، تا هم زودتر به مقصد برسند و هم حرمت و آبرويشان محفوظ بماند. از اين رو رسول اكرم (ص) به امير مؤمنان (ع) سفارش مى‏كند كه چنين دعا كند
«اللهم لا تحجونى الى شرار خلقك» «2»
خدايا مرا به بندگان بدِ خويش محتاج نكن!
سخنسراى شيراز را در اين مقام، نكته‏اى جالب است:

مرا حاجى اى شانه عاج داد
كه رحمت بر اخلاق حجاج باد

شنيدم كه بارى سگم خوانده بود
كه از من به نوعى دلش مانده بود

بينداختم شانه كاين استخوان
نمى‏بايدم، ديگرم سگ بخوان «3»