ضرورت و اهميت‏
طبيعت زندگى در اين دنيا چنين است كه در زندگى فردى و اجتماعى افراد، گاه و بى گاه، مشكلات خرد و كلان، خودنمايى مى‏كند؛ برخى از اين مشكلات، توسط افراد مبتلا قابل حل است و لى برخى از مشكلات بايد با كمك ديگران، برطرف گردد و در اينجا شركت افراد خيّر و خوش طينت كارگشاست.آدمى بايد نسبت به مشكلات زندگى افراد فاميل، همسايگان، همكاران، زيردستان، هموطنانو حتّى همنوعان در ديگر كشورها حساسيت داشته باشد و در حل آنها پيشقدم باشد. چنين روحيه‏اى تا آنجا اهميت دارد كه رهبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد (ص) مى‏فرمايد:
«مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنادى‏ يا لِلْمُسْلِمينىَ فَلَمْ يُحْبِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمْ» «1»
هر كس بشنود مردى مسلمانان را به فرياد مى‏طلبد ولى به فريادش نرسد، مسلمان نيست. امير مؤمنان (ع)، برطرف ساختن نياز ديگران را نعمتى الهى دانسته، مى‏فرمايد:
«انَّ حَوائِجَ النَّاسِ الَيْكُمْ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» «2»
همانا نياز مردم به شما، نعمتى است از ا برايتان.
و مؤمن خردمند نه تنها از مشكلات مردم خسته و دلگير نمى‏شود بلكه چون آن را نعمت الهى مى‏داند، به دنبال آنها مى‏گردد تا با برطرف ساختن هر مشكلى، بر نعمت جديدى دست يابد.
امام باقر (ع) نيز در اهميت اين عمل خداپسندانه مى‏فرمايد:
«ثلاث خصال هن من احب الاعمال الى الله؛ مسلم اطعم مسلما من جوع و فك عنه كربته و قضى عنه دينه» «3»
سه خصلت، محبوب‏ترين اعمال در نزد خداست: 1- مسلمانى، مسلمان ديگرى را غذا بدهدو از گرسنگى برهاند؛ 2- گرفتارى اش را برطرف سازد؛ 3- بدهى اش را بپردازد.