ضرورت دورانديشى
خرد آدمى حكم مىكند كه هر كارى را با درايت و برنامه صحيح، شروع و به انجام رساند و از اهمال كارى، بى دقتى، سستى و بى انضباطى پرهيز نمايد تا در كمترين فرصت، بهترين سود مادى و معنوى را از آن خود كند و عمر گرانمايه را بيهود از كف ندهد. امير مؤمنان (ع) هر اقدام بى تدبير را بى فايده مىداند ومىفرمايد:
«لا خَيْرَ فى عَزْمٍ بِلا حَزْمٍ» «2»
و براى دورانديشى، در هر كارى، برترى قائل است.
«لِلْحازِمِ فى كُلِّ فِعْلٍ فَضْلٌ» «1»
جلوههاى دورانديشى
فكر وانديشهاى كه با چراغ دورانديشى، منوّر گردد، به طور قطع پرتو آن در عمل نيز جلوه گر خواهد شد كه برخى از آن جلوهها را با سخنان نغز امام دورانديشان، امير مؤمنان (ع) بازگو مىكنيم.
1- آخرت جويى: انديشه بلند انسان دورانديش، مرزهاى دنياى فانى را در مىنوردد ودر فضاى پرمعنويت ملكوت به پرواز در مىايد و آن سوى جهان مادّى رامدّ نظر قرار مىدهد و با همّت عالى براى سراى آخرت برنامه ريزى مىكند و در واقع بايد گفت: دور انديش واقعى كسى است ك ه امور پست دنيوى را فداى اهداف عالى اخروى كند:
«الْحازِمُ مَنْ تَرَكَ الدُّنْيا لَلْآخِرَةِ» «2»
2- بندگى خدا: اطاعت و بندگى غير خدا جز به دوزخ راه نمىبرد و آن كه نيك بينديشد و تدبير كند، هرگز مرتكب چنين كارى نخواهد شد، بلكه عقربه فكر و عمل او همواره به سوى خدا جهتگيرى مىكند كه هرگز اجر و پاداش مطيعان، عابدان خويش را ضايع نخواهد ساخت، بنابراين:
«انما الحزم طاعة الله و معصية النفسى» «3»
همانا دورانديشى، فرمانبردارى خدا و نافرمانى نفس (امّاره) است.
3- دورى از اسراف و تبذير: شخصى با تدبير، از نعمتهاى الهى به طور شايسته استفاده مىكند و از ضايع كردن نعمتهاى خدا همچون نعمت عمر، سرمايه، لباس، غذا و ... مىپرهيزد:
«الْحازِمُ مَنْ تَحَبَّبَ التَّبْذيرُ وَ عافَ السَّرَفَ» «1»
دورانديش كسى است كه از ريخت و پاش بگريزد و گرد اسراف نگردد.
4- انجام به موقع كارها: تدبير و دورانديشى ايجاب مىكند كه آدمى از پشت سر هم اندازى كارها و تل انبار كردن وظايف بپرهيزد و هر وظيفهاى را در ظرف زمانى خاصّ خود انجام دهد و كار امروز را به فردا نيفكن، همين طور هر پيمان و قراردادى را طبق مفاد آن به انجام برساند.
«احْزَمُ النَّاسِ رَأْياً مَنْ انْجَزَ وَعْدَهُ وَ لَمْ يُؤَخِّر عَمَلَ يَوْمِهِ لِغَدِهِ» «2»
دورانديشترين مردم كسى است كه به پيمانش وفا كند و كار امروز را به فردا نيفكند.
5- پرهيز از پستى
افراد عاقبت نگر، پيش از اقدام به هر كارى، فرجام آن را مدّ نظر مىجگيرند و به نتيجهاش مىانديشند، اگر خوش فرجام و با نتيجه باشد، آن را به جاى مىآورند و گرنه ترك مىگويند، بويژه اگر عاقبتش، زشتى و پلشتى باشد؛
«لِلْحازِمِ مِنْ عَقْلِهِ عَنْ كُلِّ دَنِيَّةِ زاجِرٌ» «3»
خرد دورانديش، او را از هر پستى باز مىدارد.
آثار دورانديشى
چنانكه از بخشهاى پيش به دست مىآيد، دورانديشى خصلت ارزندهاى است كه از سوى عقل و شرع تأييد و توصيه شده و به طور قطع، آثار گرانقدرى نيز در پى خواهد داشت كه برخى زا آنها در سخنان امام على (ع) بدين شرح آمده است:
1- ستايش: كارى كه با حزم و دورانديشى انجام پذيرد و تدبير و انديشه در آن دخالت كند، مورد پسند خردمندان قرار مىگيرد و ستايش آنان رابر مىانگيزد:
«خُذْ بِالْحَزْمِ وَ الزَمِ الْعِلْمَ نُحْمَد عَواقِبَكَ» «1»
دورانديشى پيشه كن و با دانش همراه شو، تا فرجام كارهايت ستايش شود.
2- استقامت: چشمان تيز بين دورانديش، فرجام نيكوكارى خويش را نظاره مىكند و نتيجه شيرين آن سبب مىشود كه در برابر سختىها دومام بياورد و با استقامت و پشتكار، وظيفهاش را انجام دهد چرا كه آن را حق و استوار مىيابد:
«لا يَصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ الَّاالْحازِمُالْاريبُ» «2»
جز دورانديش بصير، بر حق، پايدار نمىورزد.
3- سلامتى: ندانم كارى، شتابزدگى و ناپختگى، سبب مىشود كه آدمى علاوه بر نرسيدن به مقصود، به برخى از مشكلات و احياناً بلا و گرفتارى دچار گردد، در حالى كه تدبير و دورانديشى، سبب رفع چنين بلاها و مشكلات خواهد شد:
«ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلامَةُ» «3»
سلامتى، نتيجه دورانديشى است.
4- سعادت: شايد هيچ انسان خردمندى يافت نشود كه به نيكبختى خويش نينديشد و در صدد نيل به آن نباشد، چنين اگسير گرانبهايى در سايه تدبير و دورانديشى به دست مىآيد:
«اذا اقترن العزم بالحزم كملت السعادة» «4»
وقتى اراده با دورانديشى همراه گردد، سعادت، كامل مىشود.
|