رابطه عزّت و ايمان‏
چنان كه ياد شد، قرآن مجيد «عزّت بالاصابة» را از آنِ خداى بزرگ و ربّ العزّه مى‏داند و نويد مى‏دهد كه هر كس طالب عزّت است بايد آن را از ذات مقدس او طلب كند، سپس تصريح مى‏كند كخ داوند عزيز، پيامبر و مؤمنان را نيز در طول عزّت خويش، «عزّت بالافاضه» بخشيده است: «و لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسوُلِهِ وَ لِلْمُؤمِنينَ ...» «2»
عزّت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنين است.
اين آيه از سويى، دليل محكمى بر ضرورت عزّت مؤمنان است كه ارزش ولايا آنها را با قرار دادن در رديف خدا و پيامبر اشكار مى‏سازد و از سوى ديگر بر پيوند «عزّت» و «ايمان» تأكيد كرده است والهام دهنده آن است كه چنين پيوندى ناگسستنى است و انسان مادامى كه ايمان در دل دارد، عزّتمند است چنانكه در جاى ديگر فرمود:
«وَ لاتَحِنوُا و لا تَحْزَنوا وَ انْتُمْ لْاعْلَوَ انْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» «3»
و سست نشيود و غمگين نگرديد و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد.
امام باقر عليه السلام عزّت مؤمن را هديه‏اى الهى مى‏داند مى‏فرمايد:
«ان الله عزوجل اعطى المؤمن ثالث خصال؛ العز فى الدنيا و الدين والفلج فى الآخرة و المهابة فى صدور العالمين» «4»
خداوند بزرگ، سه چيز را به مؤمن عطا كرده است: عزّت در دنيا ودين، رستگارى در آخرت و هيبت در دل جهانيان.
امام صادق عليه السلام نيز در سخنى حكيمانه بر لزوم و حتمى بودن عزّت مؤمن تأكيد كرده و فرموده است:
«انَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ فَوَّضَ الىَ الْمُؤمِنِ كُلَّ شَىْ‏ءٍ الَّا اذْ لالَ نَفْسِهِ» «1»
خداوند متعال، اختيار همه چيز را به مؤمن سپرده است جز خوار ساختن خودش را.