2- مفهوم و موضوع اخلاق مديريت
اخلاق، خود به اخلاق فردى، اجتماعى، نظام، اطلاعاتى، سياسى، خانواده و ...
تقسيم مىگردد. مفهوم اخلاق- يعنى ملكات نفسانى «1»- ونيز موضوع آن- يعنى نفس انسان- در همه افسام ياد شده مشترك و واحد است، بدين لحاظ، «مفهوم» يا «موضوع اخلاق» نمىتواند منشأ اين تقسيمات گردد، بلكه اين تقسيمات به اعتبار ارتباطها و موقعيتهاى مختلفى است كه انسان دارد و يا براى خود ايجاد مىكند، به عنوان مثال؛انسان در موقعيت شغلى خويش، يا معلّم و مربّى است، يا متعلّم و متربّى، يا طبيب است، يا فرمانده و مدير و رئيس، يا كاسب يا بازارى است، يا راننده و يا ...، و در هر يك از اين موقعيّتها، به تناسب، با افراد رابطه دارد.بدون ترديد در هر شرايطى، كسب و احراز همه «فضايل اخلاقى» براى انسان لازم است و پرهيز از همه «رذايل اخلاقى» مورد توصيه و تأكيد است. لكن احراز پارهاى فضايل، در ارتباط و موقعيتى خاص، لازمتر، و پرهيز از پارهاى زشتىها و رذايل، در آن ارتباطات، ضرورى ترند.
اگر چه «انسان بودن» نيامند داشتن فضايل اخلاقى و ترك همه رذايل اخلاقى است، ولى هر شغلى عنايب بيشتر به پاره ملكات نفسانى را مىطلبد. از اين رهگذر، تقسيماتى همچون «اخلاق خانواده»، «اخلاق معلم»، «اخلاق دانشجو» و مانند اينها شكل مىگيرد.پيامبر عاليقدر اسلام صلى الله عليه و آله در سخنى فرمود:
«العدل حسن ولكن فى الامراء احسن، السخاء حسن و لكن فى الاغنياء احسن، والورع حسن ولكن فى العلماء احسن، الصبر حسن ولكن فى الفقراء احسن، التوبة حسن ولكن فى الشباب احسن، الحياء حسن و لكن فى النساء احسن» «1»
عدالت نيك است، ولى براى زمامداران نيكوتر است؛ سخاوت نيك است، ولى براى اغنيا نيكوتر است؛ صبر نيك است، ولى براى فقرا نيكوتر است؛ توبه نيك است، ولى براى جوانان نيكوتر است؛ شرم نيك است، ولى براى زنان نيكوتر است.
يكى از رابطهها، مناسبات و موقعيتهاى مهم در زندگى انسانها، موقعيت «مديريت» و «رهبرى» در موقعيتهاى گوناگون است. بدين لحاظ، توفيق در انجام وظايف و رسالتهاى آن، نيازمند اخلاق ويژه است. بنابراين در تعريف اخلاق مديريت بايد گفت:
«اخلاق مديريت، عبارت است از ملكات نفسانى انسان، از آن جهت كه اداره امور جمعى از انسانها را در نيل به اهداف معين، عهده دار است.»
بنابراين موضوع اخلاق مديريت عبارت است از: «نفسِ انسانِ مدبر» فضايلى همچون: شجاعت، تانى، شرح صدر، وقار، حلم، بخشش وگذشت، نظم و انضباط والتزام به قانون، هر چند براى همه انسانها، در همه شرايط زندگى، خوب و بايسته است، لكن براى مديران و فرماندهان، خوبتر، پسنديدهتر و بايستهتر است. همچنين رذايلى همچون: ترس، تزلزل، اضطراب، يأس، شتابزدگى، انتقامجويى، بىنظمى، ظلم و خيانت، براى همه انسانها در هر شرايط و موقعيتى زشت و ناپسند و خطرناك است، لكن براى موقعيت مديريت و فرماندهى زشتتر وخطرناكتر است.
|