حيطه كاربرد
بدون ترديد، مسلمانان بايد همواره هشيارى وآگاهى خويش را نسبت به مسائل دينى و سياسى حفظ كنند و ملّتها و دولتهاى اسلامى، خود را در برابر جهان اسلام مسؤول بدانند و در غم و شادى يكديگر شريك باشند، در حل مشكلات خود بكوشند و همديگر را در همه زمينه‏هاى اجتماعى يارى رسانند. رسول گرامى اسلام همه مسلمانان را در برابر عزّت و غيرت خود را به رخ ديگران بكشند. آن حضرت در خطبه‏اى در «حجةالوداع» ايراد كرد و آخرين پيام‏هاى خويش را به گوش مسلمانا سراسر ميهن رساند، فرمود:
«الْمُؤْمِنوُنَ اخْوةٌ تَتَكافى‏ دِماؤُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلى‏ مَنْ سِواهُمْ» «3»
مؤمنان [يكپارچه‏] برادرند، خون هايشان تلافى مى‏شود و آنان در برابر دشمنانشان يك دست (گره خورده) اند.
حتى مسلمانان را موظّف كرد كه غيرت انسانى خويش را به آن سوى مرزهاى اسلام نيز گسترش دهند و مستضعفان جهان را- با هر مرامى كه هستند- تحت پوشش بگيرند و از آنان در برابر ستمگران- در هر جا كه هستند- حمايت كنند، از آن رو، فرمود:
«... مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنادى‏ يا لَلْمُسْلِمينَ يُحْبِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» «1»
هر كس صدا دادخواهى مردى را بشنود- كه مسلمانان را به يارى مى‏طلبد- و به او پاسخ مثبت ندهد، مسلمان نيست. در ميان مسائل اسلامى، امور متعددى وجود دارد كه ارتباط مستقيم باغيرت دينى و سياسى دارد و شارع مقدّس، پيروان دين حريف را به واكنش مناسب در برابر ناهنجارى‏هاى اجتماعى و فرهنگى فرا مى‏خواند، ازجمله مسلمانان بايد در برابر جريانات و پديده‏هاى زير، واكنش سريع و كوبنده نشاند دهند:
1- شورشيان داخلى‏
چنين كسانى كه در فرهنگ اسلامى «بغاة» خوانده مى‏شوند، مستحقّ سركوبى و خشونت هستند، تا دوباره به اجتماع مسلمانان بازگردند و فرمان رهبر عادل را گردن نهند و بر همه ملّت فرض است كه با تمام قدرت در برابر شورشيان بايستد و هرگز با آنان مسامحه و مشامات نكنند.
2- بدعتگذاران‏
بدعت يعنى كسى سخن يا روشى را كه صاحب شريعت، آن را نگفته و بدان عمل نكرده در دين وارد كند. «2» مسلمانان وظيفه دارند، با هر بدعتگذارى بشدّت برخورد كنند و اجازه ندهند كه بيّادان و سياست بازان، ايده‏هاى شيطانى خود را در قالب دين به خورد مردم بدهند. اين وظيفه به اندازه‏اى حسّاس و حياتى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله‏ فرمود:
«اذا ظهرت البدع فى امتى فليظهر العالم علمه فمن لم يفعل فعليه لعنة الله» «1»
هر گاه بدعت‏ها در ميان امّت من بروز كند، بر شخص داناست كه دانش خويش را بروز دهد؛ اگر چنين نكند، لعنت خدا بر او باد.
3- شايعه سازان‏
شايعه، پديده شوم و ناهنجارى است كه امنيّت اجتماعى و آرامش روحى مردم را مختل مى‏كند، از اين شايعه ساز، شايعه پراكن و شايعه‏پذير، هر سه محكومند و بايد جلو اقدام نامعقول آنان گرفته شود و مسلمانان، به هر نحو ممكن با آن مقابله كنند. بطور مثال، قرآن با شيعه ناموسى عليه يكى از بانوان صدر اسلام، بشدّت برخورد كرده، دست اندركاران آن را با عبارات؛ «عذاب عظيم»، «إفك مبين» و «بهتان عظيم» تهديد و تعبير نموده و از مسلمانان، گله مى‏كند كه چرا تحت تأثير شايعه سازان قرار گرفته ودر برابر آنان، موضعگيرى اصولى نكرده‏اند. «2»
4- تهاجم فرهنگى‏
بى‏بند و بارى، لاابالى‏گرى و تبهكارى، كم و بيش در هر جامعه‏اى يافت مى‏شود و هيچ جامعه‏اى نمى‏تواند ادعاى پاكى و بى آلايش مطلق كند، ولى گاه، بزه و تباهى، فساد و فحشا، قلم و بيان و ... بسان حربه‏اى در دست دشمن قرار مى‏گيرد و از اين راه در صددبراندازى تضعيف و ضربه زدن بر مى‏آيد. در چنين مواردى بر ملّت و دولت اسلامى است كه دشمن را در نيل به اهداف شيطانى اش ناكام سازند و غيرت مسلمانى خود را به منصه ظهور رسانند.
5- اهانت به مقدّسات‏
در داخل و خارج مملكت اسلامى، افراد وگروه‏هاى بدسرشت، نادان و مغرضى يافت مى‏شوند كه بريا تشنّج آفرينى، جريحه دارد كردن احساسات مردم يا هر دليل‏ ديگرى به مقدّسات اسلامى توهين مى‏كنند؛ بى تفاوتى دربرابر چنين كارى، ننگ و بى غيرتى محسوب مى‏شود و مسلمانان بايد احساسات پاك و خشم مقدّس خويش را عليه اين گونه جريانات به كار گيرند و بى ادبان را به مجازات شايسته جرمشان برسانند. به طور مثال اگر كسى به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يا يكى از امامان معصوم عليه السلام بد بگويد، محكوم به اعدام است. «1»