سيره معصومين (ع)
آخرتطلبى، ساده زيستى و استفاده بهينه از دنيا در راستاى كسب آخرت، يك كمال است و معصوم، به عنوان انسان كامل، هرگز از آن غفلت نمىورزد. تاريخ درخشان زندگى رهبران الهى به طور عموم و رهبران اسلام به طور خصوص، نشان داده است كه آن برگزيدگان الهى، در طول زندگى سراسر افتخار خويش، بدون استثناء بهاصل ارزشمند ساده زيستى، معتقد و پايبند بودهاند و هرگز دچار كمترين رفاه زدگى و دنياطلبى نگشتهاند و زندگى آنان همواره با فقيرترين فرد جامعه يكسان بوده است. به نمونههاى زير توجّه كنيد:
1- امير مؤمنان (ص) پيرامون اين ويژگى پيامبراسلام (ص) مىفرمايد:
كفش و لباسش را با دست خويش وصله مىزد، بر مركب برهنه سوار مىشد و كسى ديگر را هم پس سر خود سوار مىكرد، يك بار، پردهاى نقش ونگار دار بر در اتاقش ديد، به يكى از همسرانش فرمود: اين را از جلو چشم من دور ساز كه هر وقت به آن نظر مىكنم، به ياد دنيا و زرق و برقش مىافتم. او در دل خويش از دنيا رويگردان بود و ياد دنيا را در دل خود ميراند، سخت علاقهمند بود كه زيور دنيا از نظرش پنهان شود تا از آن، لباس فارخى برنگيرد و آن را قرارگاه خود اتّخاذ نكند و اميد آسايش به آن نداشته باشد. از اين رو دنيا را از خويش بيرون كرد، از قلبش دور انداخت و از چشمش پنهان داشت، همين طور است، هر كس از چيزى بدش بيايد، خوش ندارد به آن نگاه كند و آن را به ياد آورد.
2- امام على (ع)، حضرت موسى (ع) را به عنوان دومين الگو معرفى كرده، مىفرمايد:
اگر خواستى، حضرت موسى- همسخن خدا (ص)- را به عنوان دومين اسوه بپذير كه اظهار داشت: «خدايا به هر خيرى كه به سوى من و فرو فرستى نيازمندم» به خدا سوگند جز قرص نانى كه با آن سد جوع كند چيز ديگرى نخواست چرا كه آن بزرگوار از گياهان زمين مىخورد به گونهاى كه بر اثر لاغرى و آب شدن گوشت بدنش، رنگ سبز گياهان از پس پوست شكمش هويدا بود! «1»
3- همچنين آن حضرت پيراموئن يكى ديگر از پيامبران اولوالعزم مىفرمايد:
اگر بخواهى سرگذشت عيسى بن مريم (ع) را برايت شرح مىدهم؛ او سنگ را بالش خويش قرار مىداد، لباس خشن مىپوشيد، نان خشك مىخورد، نانخودش گرسنگى، چراغ شبش ماه آسمان، سرپناه زمستانى اش، مشرق و مغرب زمين و ميوه و گلش گياهانى بود كه زمين براى چارپايان مىروياند، نه همسرى داشت كه او را بفريبد و نه فرزندى كه او را غمگين كند و نه ثروتى كه او را به خود مشغول سازد و نه طمع داشت كه وى را خوار نمايد، مركبش پاهايش بود و خدمتگزارش دستهايش. «2»
4- امير مؤمنان (ع) خود نيز بى تكلّف، ساده و بى پيرايه زندگى كرد، او تربيت يافته دامان پيامبر (ص) بود با همان ويژگىها و اخلاق زيبايى كه رهبر و مرادش داشت و به اندازه سر سوزنى از سيره و سنّت نبوى منحرف نشد. عقبه پسر علقمه مىگويد:
بر امير مؤمنان (ع) وارد شدم در حالى كه پيش روى آن حضرت ظرفى دوغ ترشيده و قطعه نانى خشكيده بود، حتى بوى ترشى دوغ مرا آزرد، عرض كردم: غذاى امير مؤمنان بايد چنين باشد؟ فرمود:
اى ابا جندب! با چشم خود ديدم كه پيامبر (ص) نانى خشكيدهتر مىخورد و لباسى خشنتر از لباس من مىپوشيد! اگر من به شيوه او رفتار نكنم، بيم آن دارم كه به آن حضرت تأسى نكرده باشم! «1»
|