ضرورت وجدان كارى‏
انسان‏ها براى گذران زندگى به همديگر نيازمندند و دنيا در واقع، بازار داد و ستد ساكنان آن است و هر كسى بايد در برابر دريافت خدمات، خدمتى هم ارائه دهد و با كمك ديگر همنوعان، زندگى را سامان دهند. از سوى ديگر عقل و دين حكم مى‏كنند كه هر كس كارى را كه به عهده گرفته، محكم و نيكو انجام دهد وميان خود وديگران تفاوتى قائل نشود و اين سخن زيباى امام على عليه السلام را به گوش گيرد كه فرمود:
پسرم! ميان خود و ديگران، خويشتن را ميزان سنجش قرار دهد: آنچه براى خو مى‏پسندى، براى ديگران هم بپسند و آنچه را براى خود خوش نمى‏دارى براى ديگران هم مپسند. «1» سخن امام زيباترين نمودِ وجدان كارى را ترسيم مى‏كند، به گونه‏اى كه اگر همه بدان عمل كنند جامه گلستان خواهد شد و برعكس، اگر وجدان كارى نباشد و افراد به سر هم بندى و كم كارى خود بگيرند، جامعه از پيشرفت باز مى‏ماند و بسيارى از كارها مختل مى‏شود و زيانش نصيب همه خواهد شد.
ابراهيم- فرزند خردسال پيامبر- درگذشت. وقتى او را در قبر نهادند و لحد را چيدند،رسول خدا صلى الله عليه و آله، روزنه‏اى در لحد مشاهده كرد و با دست خود آن را پوشاند، سپس فرمود:
«اذا عَمِلَ احَدُكُمْ عَمَلًا فلْيُتْقِنْ» «1»
هر گاه يكى از شما كارى انجام مى‏دهد، آن را محكم ودقيق انجام دهد.
دقت نظر رهبر اسلام و سفارش او نشان دهنده ان است كهشريعت مقدّس او در همه كارها به طور عموم بويژه در مسؤوليت‏هاى سنگين، هرگز اجازه مسامحه كارى به كسى نمى‏دهد و هر كس چنين كند، هم وجدان خويش را زير پا نهاده و هم دينش را وانهاده است ولى ما بايد؛كارى كنيم كه كار و عمل سازنده، چه عمل فرهنگى و چه عمل اقتصادى و چه عمل اجتماعى و چه سياسى، براى آن كسى كه كننده آن است، يك عمل مقدّس به حساب بيايد ... و همه احساس كنند كه اين كارى كه انجا مى‏دهند، اين يك عبادت است، يك عمل خير و صالح است، بايد اين كار را با جدّيت و به نيكى انجام بدهند ...
از سرهم بندى و كار را به امام و حال خود رها كردن و به كار نپرداختن و بى اعتنايى به استحكام يك كار به شدت پرهيز شود. «2»