شرح صدر، ضرورت رهبرى الهى‏
اولياى الهى، حلقه اتصال خدا و خلق و واسطه فيض الهى اند. اين مسؤوليت خطير ايجاب مى‏كند كه از يك سوى گيرنده وحى و فيض الهى و امانت دار خدا در زمين شوند واز ديگر سو، اين پيام و دستورات الهى را به مردم ابلاغ نمايند.انجام مسؤوليت بسيار مهم رسالت، يعنى گنجاندن اقيانوس معارف الهى در سينه خود وجارى ساختن آن در جويبارهاى دل‏هاى مردم، كار آسانى نيست و سينه‏اى سترگ به پهناى آسمان و به صلابت كوه مى‏خواهد.خداوند منّان براى آن كه پيامبران الهى توان انجام اين دو كار توانفرسا را داشته باشند، اكسير «شرح صدر» را آفريد و آن را به پيام آوران خود هديه كرده است.
حضرت موسى عليه السلام، وقتى به دريافت رسالت خدا مفتخر گرديد، احساس كرد كه براى ادامه راه، به شرح صدر نياز دارد، از اين رو ملتمسانه از خدا چنين خواست:
«رَبِّ اشْرَحْ لى‏ صَدْرى‏ و يَسِّرْلى‏ امْرى‏ وَاحْلُلْ عُقْدَةٍ مِنْ لِسانى‏ يَفْقَهوا قَوْلى‏» «2»
پروردگارا! سينه‏ام را فراخ فرماى و كارم را آسان ساز و گره از زبانم بگشاى تا سخنم را بفهمند.
رسول گرامى اسلام نيز، پيش از درخواست، آن را دريافت كرده بود:
«الَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكْ، وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ الَّذى‏ انْقَضَ ظَهْرَكْ» «3»
آيا سينه ات را فراخ نكرديم و بار گرانى كه نزديك بود كمرت را بشكند، از دوشت‏ برنداشتيم؟!
فيض كاشانى در تفسير اين آيه شريفه، بنابر قولى مى‏نويسد: «يعنى، سينه ات را با علم و حكمت، دريافت وحى و صبر در برابر آزار و سختى‏ها، گشاد گردانديم تا اينكه گنجايش مناجات حق را از [يك طرف‏] و دعوت خلق را [از سوى ديگر] داشته باشد.
پس آن حضرت، حاضر و غايب بود.» «1»
آيا حديث حاضر غائب شنيده‏اى؟ من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است‏ بر اين اساس، رهبرى الهى، ايجاب مى‏كند كه هم توان و ظرفيت دريافت معارف سنگين و ارزشمند وحى و ارتباط با مبدأ قدرت و علم مطلق را داشته باشد و هم در مقابل، مشكلات و آزارهايى كه به طور طبيعى بر سر راه دعوت به سوى حق نهفته است، تاب آورد.