3- بخل
همان طور كه يادكرديم، بخل به معنى «خوددارى از بذل و بخشش در موارد لازم و ضرورى است». بخل در مقابل سخاوت قرار دارد و از خصلتهاى بسيار زشت اخلاقى به شمار مىرود. و داراى مراتب گوناگونى است. بدترين مرحله بخل خوددارى از اداىحقوق واجب الهى و انسانى است مانند، نپرداختن خمس و زكات، كفّارات، وام، نفقه، مهريه و مانند آن، قرآن مجيد و روايات معصومين عليه السلام با شديدترين لحن از بخل و تنگچشمى ياد مىكنند. اين رذيله از دل بيمار و مغز معيوب، سرچشمه مىگيرد و خلاف فطرت انسانى است و نمىتواند مورد قبول دين و خرد قرار گيرد.اميرمؤمنان عليه السلام مىفرمايد: «الْبُخْلُ جامِعٌ لِمَساوِى الْعُيُوبِ وَ هُوَ زِمامٌ يُقادُ بِهِ الى كُلِّ سُوءٍ» «1»تنگ چشمى، كانون زشتىهاست و افسارى است كه بخيل را به سوى هر بدى مىكشاند.به عنوان مثال، مفسّران نقل كردهاند كه انگيزه اصلى تبهكارى و فحشاى قوم لوط، بخل و تنگ چشمى آنان بوده است. «2»بخيل بينوا بايد بداند آنچه را از اين راه پىانداز مىكند، وبال گردنش خواهد شد و به تعبير بلند قرآن: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَبْخَلُونَ بِما اتيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقوُنَ ما بَخِلوُا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ ...» «3»آنان كه به آنچه خدا از فضل خويش به آنان داده، بخل مىورزند، گمان نكنند كه برايشان خير است. بلكه برايشان شرّ است و آنچه را بدان بخل ورزيدهاند، روز قيامت چون طوق به گردن خواهند گرفت.
|