1- تكاثر:
معناى لغوى «تكاثر» مسابقه و رقابت (و چشم و هم چشمى) در افزايش ثروت و عزّت است. «3»
افراط و تفريط در بهرهورى از پديدهها و منابع مادّى، خلاف عقل و منطق است و انسان نبايد به آن مبتلا شود، بيكارى، فقر و نيازمندى، جانب تفريط است همانگونه كهاستغنا و بىنيازى، حدّ ميانه است و تكاثر و انباشته كردن ثروت، جانب افراط در مسائل مالى و به كارگيرى مظاهر مادى.انباشتن ثروت بدون غرض عقلايى، كارى بيهوده و زيانآفرين است و به قيمت از دست دادن عمر تمام مىشودو اين بيمارى با يافتن دارو- كه همان ثروت است- روز به روز شديدتر و كشندهتر مىگردد و ثروت اندوز هر چه بيشتر مىيابد، بيشتر مىخواهدو هرگز سير نمىشود تا مرگش فرا رسد، علاوه بر اينكه همواره اشك يتيمان و آه مستمندان، بنيان زندگى و ثروت او را تهديد مىكند چرا كه همين زرپرستىها سبب درماندگى آنان شده است، به تعبير مولاى متقيان عليه السلام: «انَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ فَرَضَ فى امْوالِ الاغْنِياءِ اقْواتَ الْفُقَراءِ فَما جاعَ فَقيرٌ الَّا بِما مَنَعَ غَنِىٌّ» «1»خداوند سبحان، روزىِ مستمندان را در ثروت توانگران واجب كرده و هيچ فقيرى گرسنه نمىماند جز به سبب خوددارى غنى (از پرداخت حقوق واجب خويش.)همين طور آن امام همام در سخنى ظريف و حكيمانه، ثروت را منشأ اصلى همه خواهش ويرانگر نفسانى دانسته، مىفرمايد: «الْمال مادَّةُ الشَّهَواتِ» «2»ثروت اندوزى علاوه بر اينكه به خودى خود كارى عبث و نابخردانه است سبب بسيارى از مفاسد ديگر مانند طغيان و سركشى، بىدينى، قساوت و در نهايت، ندامت و دوزخ نيز مىگردد.
|