3- قناعت‏
دست تواناى آفرينش، سرشت آدمى را به گونه‏اى آفريده كه خواسته‏هاى مادّى و معنوى او سيرى ناپذير است و به دنبال كمال مطلق مى‏گردد و همواره در تلاشى پيگير براى نيل به اهدافى جديد است تا به سرمنزل مقصود راه يابد.از سوى ديگر كمال مطلق، چه مادّى و چه معنوى، نهايت پذير نيست وانسان محدود هرگز نمى‏تواند به چنين آرزويى دست يابد. گر چه در حدّ توان خويش و سعى و تلاشى كه مى‏كند به آن نزديك مى‏شود. امام صادق عليه السلام به اين واقعيت، چنين تصريح مى‏كند: «مَنْهوُمانِ لا يَشْبَعانِ؛ مَنْهوُمُ عِلْمٍ وَ مَنْهوُمُ مالٍ» «3»دو گرسنه حريص هيچ‏گاه سير نمى‏شوند؛ گرسنه دانش و گرسنه ثروت.تلاش در ميدان كسب كمالات معنوى خصلتى پسنديده است كه آدمى بايد قدر آن را بداند و تا آخرين لحظه عمر نيز به آن مداومت كند چنانكه قرآن مجيد مى‏فرمايد: «... وَ قُلْ رَبِّ زِدْنى‏ عِلْماً» «4»بگو: «پروردگارا بر دانش من بيفزا.»ولى حرص و طمع در مظاهر مادّى دنيا مانند زرپرستى، جاه و مقام، شهوت و ...
امرى ناپسند و اغواگر است و فرجام آدمى را تباه مى‏سازد و او را از كمال حقيقى- كه همان بندگى خدا و كسب معنويات است- باز مى‏دارد. به همين دليل، اخلاق اسلامى به مؤمنان توصيه مى‏كند كه به يك زندگى ساده و بى‏دغدغه بسنده كنند و در پى مال و منال به اندازه‏اى بروند كه نيازهاى زندگى را در حد كفاف برآورده سازد و تا حدودى هم گشايش داشته باشد ولى بيشتر از آن چندان مطلوب نيست و بايد با قناعت، جلو حرص و طمع را سدّ كرد. به تعبير اميرمؤمنان عليه السلام:
«انْتَقِمْ مِنْ حِرْصِكَ بِالْقُنُوعِ كَما تَنْتَقِمُ مِنْ عَدُوِّكَ‏بِالْقِصاصِ» «1»با قناعت ورزى از آزمندى‏ات انتقام بگير چنان كه با قصاص از دشمنت انتقام مى‏گيرى!