فلسفه پرهيز
گرچه زشتى مكروهات در حدّى نبوده كه از سوى شارع مقدّس، حرام اعلام شود ولى همينقدر كه مورد نهى و منع (كمتر از حرمت) قرار گرفته نشان مى‏دهد كه عمل مكروه، اندكى مفسده دارد و براى دين ودنياى مؤمن تا حدودى زيان آور است و اگركسى بخواهد به درجات عالى ايمان و قرب الى اللّه نايل آيد، بايد علاوه بر اجتناب از گناهان كبيره و صغيره، مكروهات را نيز ترك گويد.پرهيز از امور شبهه ناك نيز خواسته عقل و شرع است؛ خرد انسان حكم مى كند كه اگر صلاح و فساد كارى بر ما پوشيده است و نمى دانيم مورد خشنودى يا خشم خداوند متعال است، حزم و احتياط را از دست ندهيم و درنگ كنيم تا شك و ترديد مان به قطع و يقين تبديل شود و نظر صريح شرع را دريابيم، شرع مقدّس نيز چنين خواسته است زيرا گرچه امور شبهه ناك را به صراحت تحريم نكرده و به اصطلاح، انجام آن را رخصت داده است، امّا، هشدارهاى مكرّر او درباره ترك شبهات، گوياى آن است كه از پيروان خويش مى‏خواهد با خوددارى از ورود به امور شبهه ناك، از دين و ايمان خود بيشتر مواظبت كنند. رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در اين باره مى‏فرمايد: «حَلالٌ بَيِّنٌ وَ حَرامٌ بَيِّنٌ وَ شُبُهاتٌ تَتَرَدَّدُ بَيْنَ ذلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهاتِ نَجا مِنَ الْمُحَرَّماتِ وَ مَنْ اخَذَ بِالشُّبُهاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّماتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمْ» «1» (كارهايى كه انسان انجام مى‏دهد) يا حلال قطعى است يا حرام قطعى، در اين بين شبهاتى نيز وجود دارد كه هر كس آنها را ترك كند، از محرّمات نجات مى‏يابد و هر كس شبهات را انجام دهد (خواه نا خواه) مرتكب محرمات مى‏شود و ندانسته هلاك مى‏گردد.
ازاين‏رو، امام باقر عليه السلام اهل‏شبهه را از مصاديق آيه زير مى داند كه مى‏فرمايد: «2»
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئِكُمْ بِالاخْسَرينَ اعْمالًا الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ انَّهُمْ يُحْسِنوُنَ صُنْعاً» «3»بگو: آيا به شما خبردهيم كه زيانكارترين (مردم) در كارها، چه كسانى هستند؟ آنهايى كه تلاش هايشان در زندگى دنيا گم (و نابود) شده، با اين حال مى‏پندارند كار نيك انجام مى‏دهند!آن كه در پى كسب رضاى الهى است و مى خواهد به مقام قرب او راه يابد، كوشش مى‏كند تا آنچه را او نمى‏پسندد، انجام ندهد و فرامين محبوب را مو به مو اطاعت كند، در اين راستا از هر چه كه بود نافرمانى مى دهد و احتمال دارد كمترين خدشه اى به رابطه ميان سالك و مقصود وارد كند، پرهيز مى‏كند و در هر كارى حرمت او را پاس مى‏دارد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره مثال زيبايى زده، مى‏فرمايد:براى هر پادشاهى قُرقگاهى است و قرقگاه خدا حلال و حرام او و امور مشتبه بين آنهاست؛ اگر چوپانى كنار قرقگاه گوسفند بچراند، گلّه او فرصت نمى‏يابد حريم قرقگاه را بشكند، شما نيز (مواظب نفس خويش باشيد و) امور مشتبهه را ترك كنيد (و قرق خدا را نشكنيد). «1»