ارتباط شب زنده‏دارى با مسؤوليت‏
از آيات و روايات استفاده مى‏شود كه تهجّد و مناجات شبانه، ارتباط مستقيم با فعّاليت هاى روزانه دارد و هر يك از ديگرى تأثير مى‏پذيرد. قرآن مجيد ضمن سفارش پيامبر صلى الله عليه و آله به تهجّد و تلاوت قرآن، از نزول قرآن و مسؤوليت خطير رهبرى سخن گفته، سپس ميان مسؤوليت و شب‏زنده‏دارى ارتباط برقرار كرده، مى‏فرمايد: «انَّ ناشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ اشَدُّ وَطْئاً وَاقْوَمُ قَيلًا انَّ لَكَ فِى النَّهارِ سَبْحاً طَويلًا» «1»مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت تر است، تو در روز تلاش مستمرّ و طولانى خواهى داشت!علّامه طباطبايى در تفسير اين آيات نوشته است:آيه نخست در صدد بيان اين مطلب است كه چرا شب براى چنين نمازى انتخاب شده وآيه دوّم در مقام اين است كه بيان كند چرا در طول روز، چنين نمازى نيست همان طور كه در دو آيه پيش، علّت اصلى تشريع نماز شب را بيان كرده است. «2»در تفسير ديگرى درباره اين آيات آمده است:چون در طول روز، وظائف سنگين و تلاش و كوشش فراوان بر دوش دارى، بايد با عبادت شبانه، خود را تقويت كنى و آمادگى لازم براى اين فعّاليت هاى بزرگ و گسترده را از آن قيام شب به دست آورى. «3»
روز و شب از نعمت هاى الهى و نشانه هاى توحيد به شمار مى‏روند؛ قرآن مجيد روز را براى تلاش و امرار معاش و شب را هنگام استراحت و آرامش مى‏داند و از آن به لباس و پوشش تعبير مى كند. «4» كه بايد انسان ها از فعاليت هاى روزانه دست بكشند و به تمديد اعصاب و رفع خستگى بپردازند و افسردگى و آزردگى جسم و روح خويش را در شب ترميم كنند.
در فرهنگ دينى، شب از ويژگى خاصّى برخوردار است و به مؤمن فرصت مى‏دهد تا دور از چشم ديگران به تحكيم ارتباط خود با آفريننده هستى بپردازد، با او راز و نياز كند، معبود خويش را در خلوت شبانه بپرستد و وظيفه بندگى را دور از غوغاى روزانه به جاى آورد. به همين دليل اوج عرفان و قرب الى اللّه در شب انجام مى‏گيرد، بزرگ ترين بنده‏خدا- حضرت محمّد صلى الله عليه و آله در شب به معراج مى‏رود، «1» حضرت موسى عليه السلام چهل شب به ميقات مى‏رود، «2» قرآن مجيد در شب نازل مى‏شود «3» و ... كه از اهميّت و ويژگى شب زنده دارى و نقش اساسى آن در سازندگى و تقويت روحى مؤمن خبر مى‏دهد و به او مى‏آموزد كه براى داشتن يك زندگى شرافتمندانه، حكيمانه، و مستقل، بايد نيمه شب ها از بستر خواب برخيزد و به بندگى خالصانه بپردازد و از منبع علم و قدرت، توش و توان بگيرد تا با سالم سازى ارتباط خويش با خدا، ارتباط انسانى و سالم با بندگان و آفرينندگان او برقرار سازد و به تعبير امام عارفان و مولاى متقيان عليه السلام: «مَنْ اصْلَحَ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ اصْلَحَ اللَّهُ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ ...» «4»هر كس ميانه خود و خدا را اصلاح كند، خداوند رابطه او با مردم را اصلاح مى‏كند.در روايات اسلامى از چنين كسانى به «راهبان شب و شيران روز» «5» تعبير شده كه بسيار زيبا و گوياست و نشان مى‏دهد كه سوز و گداز شبانه و راز و نياز عاشقانه، خمير مايه برنامه هاى مسلمانان را تشكيل مى‏دهد و آنان را در برابر هر گونه مشكل وناهنجارى بيمه مى‏كند. به سخن نغز و حكيمانه امام صادق عليه السلام دقّت كنيد:
«صَلاةُ اللَّيْلِ تُحْسِنُ الْوَجْهَ و تُحْسِنُ الْخُلْقَ و تُطيبُ الرّيحَ وَ تُدِرُّ الرِّزقَ وَ تَقضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ.» «6»نماز شب چهره را زيبا، اخلاق را نيكو، بو را خوش، روزى را فراوان و قرض را ادا مى‏كند، غم را مى‏زدايد و ديده را جلا مى‏كشد.اين روايت تصريح مى‏كند كه شب‏زنده‏دارى تأثير مستقيم و عميق در جسم وجان واخلاق و رفتار، حتى مقام معيشتى افراد دارد.از سوى ديگر، شب زنده دارى و عبادت شبانه، موهبتى الهى و توفيقى است كه شامل حال انسان هاى شايسته و نيك كردار مى‏شود و ستمگران و تبهكاران از آن محرومند. آن حضرت مى‏فرمايد:
«انَّ الرَّجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلاةَ اللَّيْلِ» «1»مرد، گناهى انجام مى‏دهد و در نتيجه از نماز شب محروم مى‏شود.اين گناه چه فردى و چه اجتماعى باشد به اندازه زشتى و پليدى خود، انسان را از درگاه الهى و خلوت سراى عشق و نيايش دور مى‏سازد و در زندان نكبت بار مادّيات محصور مى‏كند؛ مردى خدمت امير مؤمنان عليه السلام عرض كرد من، توفيق شب زنده دارى را نمى‏يابم! امام فرمود: «تو كسى هستى كه گناهانت تو را به زنجير كشيده است!» «2»كسى كه در فعّاليت هاى روزانه، به زشتى و پليدى گرايد ومرتكب گناه و معصيت شود و عرصه زندگى را با ناهنجارى هاى خود بيالايد چگونه مى تواند به حريم قدس الهى بار يابد و به درگاه ايزدى سر بسايد؟ او حلقه بردگى شيطان هاى انسى وجنّى را در گوش آويخته و فريفته بت نفس شده است و بيگانه اى است كه حق شركت در خلوت سراى عاشقان را نخواهد داشت.