فلسفه توسّل‏
از آنچه ياد كرديم به دست مى‏آيد كه توسل يكى از راه‏هاى نزديكى به بارگاه قدس الهى و تحفه‏اى نفيس است كه از جانب خدا به بندگانش اعطا شده است.رازتشريع توسل را در دو محور مى‏توان بازگفت:
1- بسيارى از بندگان خداوند، از يافتن راه هاى صحيح ارتباط با خدا ناتوانند و انسان اگر از سوى وليّى- كه خود رمز و راز بندگى را مى‏داند و به درگاه احديت بار يافته- هدايت نشود، احتمال هدايت و راهيابى او بسيار ضعيف خواهد بود، گر چه خود تمايل قطعى داشته باشد و همه كوشش خود را نيز به كار گيرد. از اين رو بايد به دامان معصوم دست توسل زد و با گرفتن برنامه و روش صحيح، قدم در راه نهاد و مرحله به مرحله از او مدد جست تا به سرمنزل مقصود نايل گشت.
اين نكته به اصل بعثت پيامبران و نصب اولياى الهى و فرستادن كتاب هاى آسمانى پيوند مى خورد كه معناى عام و فراگير توسل و شفاعت است.
2- مقرّبان درگاه الهى از نَفَسى قدسى و دمى كبريايى برخوردارند و به حدّى نزد پروردگار عالم عزيز و قدّوسى شده‏اند كه همه خواسته هايشان نزد خداوند مستجاب مى‏شود و با توجه به جنبه انسانى و عاطفى آنها كه به همنوعان، بويژه پيروان خود، دلسوزى و ترحّم مى‏كنند واسطه قرار گرفتن آنان سبب مى‏شود كه ميان خدا و بندگان گنهكارش آشتى برقرار شود و اينان، به طفيلى آنان، از رحمت و مغفرت الهى بهره‏مند گردند.هرچه ولىّ خدا از مقام بالاترى برخوردار باشد، بيشتر شفاعت مى كند و بندگان بيشترى به او توسّل مى‏جويند و دامنه توسّل در اين دنيا به شفاعت در آخرت كشيده مى‏شود كه خود، بحث جداگانه اى مى‏طلبد. اين بخش را با شعرى از عطار نيشابورى پيرامون جايگاه رفيع سرخيل انبيا و اوليا حضرت محمد صلى الله عليه و آله به پايان مى‏بريم:
درآمد يك شبى جبريل از دور
براقى برق رو آورد از نور

كه اى مهتر، از اين زندان گذر كن
به دار الملك روحانى سفر كن‏

كه بسيار انبيا و مراسلين‏اند
به هر جانب جهانى حور عين اند

همه بر ره نشسته چشم بر راه
زبهر رويت اى خورشيد درگاه‏

بخواه ار آرزويى هست رودت
چرا بى خود شدى، آخر چه بودت؟

كنون چون سوختى بر هم بتان را
شفاعت كن زمانى امّتان را


يتيمى، وز يتيمى اين بديع است
كه خلق هر دو عالم را شفيع‏است «1»