ج- گفتار
انسان كه به وسيله زبان وگفتار با ديگر انسان ها ارتباط برقرار مى‏كند، پيمان مى بندد، خريد و فروش مى‏كند، مى‏بخشد جنگ و صلح راه مى اندازد، ايمان و كفر او را برملا مى‏سازد و ... به همين دليل بايد به دقّت كنترل شود، تربيت گردد تا به ميانه روى و اعتدال عادت كند به اين معنى كه در مواقع ضرورى سخن گويد، ذكر بگويد، نصيحت كند، تعليم دهد و تعليم ببيند، از سوى ديگر يا سكوت كند يا جز حق نگويد؛ ياوه نبافد، دروغ نگويد، تهمت نزند، فتنه گرى نكند، فحش و ناسزا نگويد، سخنان كفر آميز و شرك آلود بر لب نياورد و ... به تعبير امير مؤمنان صلوات الله عليه:
«الْعاقِلُ مَنْ عَقَلَ لِسانَهُ» «2»خردمند آن است كه زبانش را در بند كشد.زيرا؛ «الِّلسانُ سَبُعٌ انْ اطْلَقْتَهُ عَقَرَ» «3»زبان، درنده اى است كه اگر رهايش سازى، بگزد.هنگام سخن گفتن نيز بايستى اعتدال و ميانه روى را مراعات كرد؛ سخن حكيمانه گفت، نصيحت مشفقانه كرد، سخن را با فصاحت و بلاغت آورد. همچنين نبايد پرحرفى كرد. چنان كه نبايد بر سر ديگران فرياد كشيد يا آنقدر آهسته سخن گفت كه شنونده به زحمت بيفتد. در قرآن مجيد مى خوانيم كه لقمان حكيم به فرزندش چنين نصيحت كرد. «وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ انَّ انْكَرَ الْاصْواتِ لَصَوْتُ الْحَميرِ» «1»از صدايت بكاه چرا كه زشت ترين آهنگ‏ها، صداى الاغ است.صداهاى گوشخراش و نعره هاى ديوانه وار و فريادهاى بيجا بيش از آنچه به صداى انسان شبيه باشد، شبيه صداى الاغ است كه بى هدف، بى موقع‏و آزار دهنده است.پرحرفى و زياده روى در سخن نيز كار حكيمانه‏اى نيست و بايد بشدت از آن پرهيز كرد.امام متقيان على عليه السلام دراين باره مى‏فرمايد: «الْاكْثارُ يُزِلُّ الْحَكيمَ وَ يُمِلُّ الْحَليمَ فَلاتُكْثِرْ فَتُضْجِرْ وَ لا تُفَرِّطْ فُتُهَنْ» «2»زياده گويى، حكيم را مى لغزاند و حليم را ملول مى‏سازد. پس بسيار مگو كه (ديگران را) دلگير كنى و تفريط نكن كه خوار شوى.