الف- افكار
منشأ همه تصميمات آدمى، فكر و انديشه اوست؛ اگر فكر، معتدل و مستقيم باشد، رفتار فرد، راه اعتدال مىپويد و اگر انديشه به بيمارى عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نيز به آفت افراط و تفريط دچار مىشود. امير مؤمنان صلوات الله عليه، نقش كلّى و حياتى انديشه را چنين بيان مى كند: «مَنْ فَكَّرَ قَبْلَ الْعَمَلِ كَثُرَ صَوابُهُ» «2»هر كس پيش از اقدام، انديشه كند، درستى اش افزون مى گردد.و در سخنى نغز و حكيمانه به سنجش راستگرايى و چپگرايى با اعتدال انديشه پرداخته مىفرمايد: «الْيَمينُ وَالشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةُ» «1»راست روى و چپ روى گمراهى است و راه ميانه، جادّه زندگى است.اين راهِ ميانه همان تفكّر ناب توحيدى است كه در ميان كلاف هاى سردرگم انديشههاى خرافى كفر، شرك، دوگانه پرستى، تثليث، رهبانيّت، جبر و تفويض، تناسخ، تجسّم، مادّيگرى، خرافه پرستى و ... با عنوان «صراط مستقيم» خودنمايى مى كند وهمه موحّدان حقجو را در خويش جاى مى دهد و به سرمنزل مقصود- كه قرب الهى است- مى رساند.تندروهاى افراطى، به كلّى منكر آفريدگار جهان و نظم و حكمت حاكم بر آن مىشوند، حتى واقعيت هاى محسوس را منكر مىشوند و به تعبير قرآن: «وَاذا قيلَ لَهُمْ ما ذا انْزَلَ رَبُّكُمْ قالوُا اساطيرُ الْاوَّلينَ» «2»وهنگامى كه از آنان پرسش شود: پروردگارتان، چه فروفرستاده؟ پاسخ دهند:
افسانه گذشتگان را!
ولى همين پرسش اگر از صاحبان انديشه هاى معقول و مستقيم پرسيده شود، چنين پاسخ مىدهند:وَ قيلَ لِلَّذينَ اتَّقَوْا ماذا انْزَلَ رَبُّكُم قالوُا خَيْراً لِلَّذينَ احْسَنوُا فِى هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌو لَدارُ الْاخِرَةِ خَيْرٌ ...» «3»از متقيان مىپرسند: پروردگار شما چه چيز نازل كرده؟ پاسخ دهند: خير و خوبى؛ براى كسانىكه نيكى كردند، در اين دنيا نيكى است و سراى آخرت از آن هم بهتر است.
تفريط گرايان كندرو نيز هر موجود ناتوان و ناقصى را به خدايى مى گيرند و از كهكشان ها گرفته تا سنگ و چوب را مىپرستند و افراد بى سر وپا را در برابر خدا فرمان مى برند و تا آنجا پيش مىروند كه مانند يهوديان نابكار معتقد مى شوند كه خدا در صحنه آفرينش، بيكاره و دست بسته در گوشه اى نشسته و ناظر كاركرد ديگران در ملك خويش است؛ «وَ قالَتِ الْيَهوُدُ يَدُاللَّهِ مَغْلوُلَةٌ غُلَّتْ ايْديهِم و لُعِنوُا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسوُطَتانِ ...» «1»يهوديان گفتند: دست خدا بسته است، دست هاى خودشان بسته باد و به سبب آنچه گفتند لعنت شدند! بلكه دست هاى خدا باز است.امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: «يهود گفتند: خداوند (با آفرينش نخستين) دست از آفرينش كشيد و فزونى و كاستى ايجاد نمىكند. ولى خداوند با اين آيه اظهارات آنان را تكذيب كرد.» «2»جمله نغز و گرانمايه «لا جَبْرَ وَ لا تَفْويضَ بَلْ امْرٌ بَيْنَ امْرَيْنِ» «3»نيز نشان دهنده تفكر اصولى ومستقيم اعتدال در فرهنگ اسلام اصيلِ و ناب است.
|