الف- آداب روحى و قلبى
نمازگزار قبل از شروع به نماز، علاوه بر اعتقاد به اصول و مبانى دين بايد يك سلسله حقايق را باور داشته و آنها را به طور خاصّ مورد توجه قرار دهد و در جهت تحقّق و تبلور آنها تلاش كند. اين حقايق عبارتند از:
1- توجّه به عزّ ربوبيّت و ذُلّ عبوديّت: نمازگزار بايد عزّت و عظمت بىمنتهاى خداوند را از يكسو و ضعف و زبونى خويش را از سوى ديگر در نظر بگيرد و از اين كهاو با آن همه جلال و جبروت به بندهاى كوچك و بىمقدار، اجازه حضور در محضر و سخن گفتن با خويش را داده احساس نشاط و لذّت كند. همه مظاهر خودبينى و خودخواهى را از فكر و ذهن خويش دور بريزد و خود را ذرّهاى بىارزش در برابر عظمت و قدرت الهى ببيند. چه اينكه تا ذرّهاى خودبينى در دل آدمى باقى است راه كمال و رشد بر او بسته است. امام خمينى قدس سره در اين باره مىفرمايد:حجاب خودبينى و خودپرستى از جميع حجب ضخيمتر و ظلمانىتر است و خرق اين حجاب از تمام حجب مشكلتر و خرق همه حجب را مقدّمه است ... تا انسان را نظر به خويشتن و كمال و جمال متوهّمِ خود است از جمال مطلق و كمال صرف، محجوب و مهجور است. «1»
2- خشوع: و آن عبارت است از فروتنى توأم با حبّ يا خوف. «2» نمازگزار بايد بكوشد تا همواره و بويژه در هنگام نماز در برابر خداوند چنين حالتى داشته باشد. قلب خود را در حد توانايى خويش با نور علم و ايمان خاشع كند و نيز بكوشد كه اين حالت را تا پايان نماز حفظ كند. قرآن كريم خشوع در نماز را از نشانههاى مؤمنان رستگار دانسته مىفرمايد: «قَدْ افْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ هُمْ فى صَلواتِهِمْ خاشِعُونَ» «3»مؤمنان رستگار شدند آنان كه در نمازشان خشوع دارند.
3- طمأنينه: شايسته است كه آدمى در حال نماز از آرامشِ روانى برخوردار بوده و قلبش آنچه به زبان مىگويد باور داشته باشد.امام خمينى قدس سره در توضيح معناى طمأنينه مىفرمايد:و آن عبارت است از اين كه نمازگزار عبادت را از روى سكونت قلب و اطمينان خاطر به جا آورد، زيرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل به جا آورد قلب از آن عبادت منفعل نشود. «4»
4- محافظت: امر ديگرى كه در كمال بخشيدن به نماز و تأثير گذارى آن بر انسان نقش مهمّى دارد، محافظت نماز از تصرّفات شيطانى است. قرآن كريم دو بار مؤمنان را به اين امر مهمّ تذكّر داده مىفرمايد: «وَالَّذينَ هُمْ عَلى صَلَوتِهِمْ يُحافِظُونَ» «1»و آنها كه بر نمازهايشان مواظبت مىكنند.شايد منظور از حفظ نماز، حفظ آن از همه آفات باشد كه در اين صورت نيز حفظ از تصرّفات شيطانى از بارزترين مصاديق آن خواهد بود.
5- نشاط و بهجت: نمازگزار بايد بكوشدكه نماز خود را با نشاط قلب و انبساط خاطر انجامدهد و از بهجاآوردن آن در زمان كسالت و ناخشنودى خاطر- بجز درموارد ضرورى «2»- احتراز كند. زيرا چهبسا خواندن نمازهاى طولانى با اذكار و اوراد بسيار در حال خستگى و كسالت، موجب انزجار نفس از عبادت الهى گردد. امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود: «لا تُكْرِهُوا الى انْفُسِكُمُ الْعِبادَةَ» «3»
خود را به اكراه به عبادت وادار مسازيد!
6- حضور قلب: يكى از مهمترين آداب نماز كه شايد ديگر آداب مقدّمه تحصيل آن باشد حضور قلب است. نماز بدون حضور قلب مثل جسم بىروح است. چنان كه خود نيز كليد رسيدن به كمالات روحى بوده و در روايات اسلامى به هيچ يك از آداب نماز به اندازه حضور قلب پرداخته نشده است. «4»معناى حضور قلب آن است كه انسان در هنگام نماز، جان و دل خود را از اشتغال به غير حق فارغ و خالى سازد و قلب را به سوى معبود متوجّه كند. پيامبر بزرگوار اسلام در اين باره مىفرمايد: «اعْبُدِ اللَّهَ كَانَّكَ تَراهُ فَانْ كُنْتَ لا تَراهُ فَأِنَّهُ يَراكَ» «1»خدا را چنان عبادت كن كه گويا او را مىبينى و اگر تو او را نبينى، او تو را مىبيند.از ابى حمزه ثمالى نقل شده كه روزى حضرت زينالعابدين عليه السلام را در حال نماز ديدم، يك سوى عباى آن حضرت از شانهاش افتاد؛ حضرت به آن توجّهى نكرد تا از نماز فارغ شد. علّت را جويا شدم. فرمود: «وَيْحَكَ! اتَدْرى بَيْنَ يَدَىْ مَنْكُنْتُ؟ انَالْعَبْدَ لاتُقْبَلُ مِنْهُ صَلاةٌ الَّا ما اقْبَلَ مِنْها» «2»واى بر تو! آيا مىدانى در حضور چه كسى بودم؟ به درستى كه از نماز بنده پذيرفته نمىشود مگر آن مقدار كه در آن توجّه و اقبال قلبى داشته باشد.
|