چگونه به نماز اهتمام ورزيم؟
شريعت مقدّس اسلام، براى هر چه باشكوهتر برگزار شدن اين واجب الهى، دستورهاى گوناگونى داده كه مهم‏ترين آنها به شرح زير است.
الف- رعايت آداب نمازنماز، آداب و حدودى دارد كه رعايت آن بر نمازگزار لازم و ضرورى است و توجه و دقّت در آن نشانگر اهمّيت دادن او به نماز است. قرآن به مؤمنان دستور مى‏دهد: «يا بَنى‏ آدَمَ خُذُو زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «1»اى فرزندان آدم! زينت‏هاى (مادى و معنوى) خود را هنگام رفتن به هر مسجدى با خود برداريد.زينت‏هاى مادى شامل پوشيدن لباسهاى مرتب، پاك، تميز، شانه‏زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن مى‏شود و زينت‏هاى معنوى، صفات انسانى، ملكات اخلاقى، پاكى نيّت و اخلاص را در بر مى‏گيرد. «2»امام رضا عليه السلام در اين باره چنين فرموده است:هرگاه بخواهى نماز به جاى آورى، در حال كسالت، خواب آلودگى، شتابزدگى و هواپرستى به نماز نايست، بلكه آن را با آرامش، وقار و هشيارى به پادار. و بر تو باد به افتادگى و فروتنى در برابر خداوند بزرگ، بر تو باد به واهمه و پريدگى رنگ، بين بيم و اميد ... همچون برده فرارى و سرافكنده در پيشگاه خدا بايست؛ پاهايت را استوار و قامتت را مستقيم بدار و به چپ و راست منگر، گويا او را مى‏بينى و اگر تو او را نمى‏بينى او تو را مى‏بيند و در وقت نماز با ريش خود و با هيچ يك از اعضاى بدنت بازى مكن. «3» امام خمينى قدس سره درباره رعايت آداب نماز مى‏نويسد:سزاوار است كه نمازگزار با حالت سنگينى و وقار با لباس آراسته و عطر زده و مسواك كرده و موهاى شانه كرده باشد. «1»

ب- مراعات اوّل وقت‏
پاسخ سريع به خواسته بزرگان، نشانه احترام و ادب نسبت به آنان است. از اين رو افراد نمازگزار به مجرد شنيدن نواى ملكوتى اذان كه اقامه نماز را از جانب خدا اعلان مى‏دارد، همه كارهاى خويش را تعطيل كرده، به نماز مى‏ايستند و بويژه به هنگام سحر، خود را پيش از اذان صبح آماده حضور در پيشگاه خدا نموده زمزمه‏هاى عاشقانه خويش را با نسيم سحرى در هم مى‏آميزند، چنان‏كه قرآن درباره آنان مى‏فرمايد: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «2»و در سحرگاهان از خدا بخشش مى‏طلبند.
امام باقر عليه السلام فرمود: «إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْاخَرِ كَفَضْلِ الْاخِرَةِ عَلَى الدُّنْيا» «3»
برترى اول وقت بر ديگر وقتها همچون برترى آخرت بر دنياست.

ج- شركت در نماز جماعت‏
حضور در نماز جماعت نيز يكى از نشانه‏هاى اهميت دادن به نماز است. اسلام تأكيد فراوان دارد كه مؤمنين در صف واحد و كنار يكديگر خدا را عبادت كنند. قرآن مجيد در اين باره مى‏فرمايد:«وَ أَقيمُوا الصَّلوةَ وَ اتُوا الزَّكوةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعينَ» «1»نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و با ركوع كنندگان به ركوع رويد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:هر كس به سوى مسجدى براى نماز قدم بردارد (تا در جماعت شركت نمايد) خداوند با هر قدمى ده ثواب براى او مى‏نويسد و ده گناه از او بر مى‏دارد و ده درجه بر او مى‏افزايد و كسى كه مراقب باشد نمازهايش را به جماعت بخواند در قيامت همچون برق از صراط مى‏گذرد. «2»در روايتى آمده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند، هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند، ثواب نمازشان بيشتر مى‏شود، تا به ده نفر برسند و عدّه آنان كه از ده گذشت، اگر تمام آسمان‏ها كاغذ و درياها مركب و درخت‏ها قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمى‏توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند. «3»

د- حضور قلب‏
توجّه و حضور قلب ازجمله امورى است كه روح و حقيقت نماز به آن بستگى دارد.
مقصود از حضور قلب، تهى كردن دل از غير خداست.نماز، حضور در پيشگاه خداوند و سخن گفتن با اوست. در چنين جايگاهى هرگونه دلدادگى و التفات به غير او بى‏ادبى و نشانه عدم حضور نمازگزار و رعايت نكردن مقام بلند نماز است. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «لا تَلْتَفِتُوا فى‏ صَلاتِكُمْ فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِمُلْتَفِتٍ ...» «4»در نماز به غير خدا توجّه نكنيد؛ كه براى كسى كه به غير خدا توجّه دارد، نمازى نيست.يعنى: گويا نمازى به جا نياورده است. و نيز فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذا اشْتَغَلَ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّيْطانُ وَ قالَ لَهُ: أُذْكُرْ كَذا، أُذْكُرْ كَذا حَتَّى يُضِلَّ الرَّجُلَ أَنْ يَدْرِىَ كَمْ صَلَّى» «1»وقتى كسى به نماز مشغول مى‏شود، شيطان به سراغش مى‏آيد و مى‏گويد: اين‏را به ياد بياور، آن را به ياد بياور، تا آنجا او را گمراه مى‏كند كه نمى‏داند چقدر نماز خوانده است.آرى طمع شيطان در انسان براى نفوذ در دل و ربودن ايمان اوست و اگر بتواند در حال نماز بر او چيره شود، گمراه ساختن او در غير نماز آسان‏تر خواهد بود.پس نمازگزار بايد هشيار باشد، از اين دشمن خطرناك حذر كند و در هنگام نماز توجه كامل به خداى متعال نمايد تا با ورود به حريم قدس الهى از وسوسه‏هاى شيطان و گمراهى نجات يابد.همچنين توجّه و حضور قلب، با طهارت و پاكى از گناه تحقق مى‏يابد، آيا ظرف كثيف و آلوده، جاى آب زلال يا غذاى پاكيزه است؟ آيا دل زنگار گرفته از گناه قابليت تجلّى انوار الهى نماز را دارد؟ پاسخ اين سؤال در نصيحت حكيمانه امير مؤمنان عليه السلام به كميل چنين آمده است:حضور قلب در عبادت دو درجه دارد، يكى حضور قلب اجمالى، يعنى اينكه در عين اشتغال به عبادت، به‏طور اجمال ملتفت باشد كه در حال ثناى معبود است، اگر چه خود نمى‏داند چه ثنايى مى‏كند و ديگرى حضور قلب تفصيلى است كه اين مرتبه جز براى خلّص اولياى خدا و اهل معرفت ممكن نيست. «2»اگر نمازگزار موفّق شود كه با تمام وجود متوجّه ذات مقدّس پروردگار گردد و در نماز جز او را به ياد نياورد، خداوند نيز لطف و عنايت خويش را متوجه او خواهد كرد، چنان كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ مُقْبِلٌ عَلَى الْعَبْدِ ما لَمْ يَلْتَفِتْ» «1»تا وقتى كه فردى از خدا رويگردان نشده، خداوند به او توجه دارد.