ارتباط خشوع و خضوع‏
چنانكه ذكر شد معناى خشوع، تواضعِ هماهنگ قلب و جوارح آدمى در برابر پروردگار است، ليكن پايگاه و سرچشمه خشوع، قلب انسان است و هرگاه قلب در اثر اميد به لطف و رحمت الهى و بيم از قهر و قدرت او منفعل و منقلب شد و در برابر مهابت و عظمت خداوند خاشع گرديد، اين حالت از قلب به جوارح انسان نيز سرايت مى‏كند به‏طورى كه ظاهر و باطن او با هم هماهنگ مى‏شود، به عبارت ديگر، خضوع جوارح، در نتيجه خشوع قلب حاصل مى‏گردد. از اين رو در حديث قدسى آمده است كه خداوند متعال به موسى و هارون عليهما السلام چنين وحى فرمود: «إِنَّما يَتَزَيَّنُ لى‏ أَوْلِيائى‏ بِالذُّلِّ وَالْخُشُوعِ وَالْخَوْفِ الَّذى‏ يَنْبُتُ فى‏ قُلُوبِهِمْ فَيَظْهَرُ عَلى‏ اجْسادِهِمْ» «1»دوستان من، خود را براى من با كرنش و خشوع و بيمى مى‏آرايند كه در قلبهايشان مى‏رويد و- بازتاب آن- بر پيكرهايشان ظاهر مى‏شود.به‏همين جهت اگر در جوارحِ كسى نشانه‏هاى خضوع ظاهر شود بدون آن‏كه قلبش خاشع شده باشد، اين امر نشانه تظاهر به خشوع و نوعى نفاق است كه در روايات، از آن به «تخشّع نفاق» تعبير شده است. رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره مى‏فرمايد: «إِيَّاكُمْ وَ تَخَشُّعَ النِّفاقِ وَ هُوَ أَنْ يُرىَ الْجَسَدُ خاشِعاً وَالْقَلْبُ لَيْسَ بِخاشِعٍ» «2»
از تخشّع نفاق بپرهيزيد و آن، عبارت از اين است كه بدن خاشع باشد و قلب خاشع نباشد.