نقش عبادت در رسيدن به كمال‏
عبادت رابطه نزديكى با تكامل معنوى داشته و از عوامل مهمّى است كه موجبات كمال روحى آدمى را فراهم مى‏سازد. عبادت مكتب عالى تربيت روح آدمى است. در پرتو عبادت خداوند، انديشه انسان، بيدار و فكرش متوجّه كمال بى‏نهايت مى‏شود.عبادت، گرد و غبار گناه و غفلت را از دل و جان مى‏شويد و صفات عالى الهى را در روح انسان، پرورش مى‏دهد. انسان، با عبادت، ولىّ خدا مى‏شود و هر چه عبادت با خلوص و صفاى بيشترى انجام گيرد، انسان به مرتبه بالاترى از كمال مى‏رسد و به خدا نزديكتر مى‏شود. تا آنجا اوج مى‏گيرد كه خداوند، خود، بسان گوش، چشم و زبان او مى‏شود. در حديث قدسى در اين باره چنين آمده است: «... وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَىَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَاذا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذى‏ يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى‏ يَبْصُرُ بِهِ وَ لِسانَهُ الَّذى‏ يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتى‏ يَبْطِشُ بِها إِنْ دَعانى‏ أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنى‏ أَعْطَيْتُهُ» «1»
بنده‏ام با انجام نوافل چنان به من نزديك مى‏شود كه دوستش مى‏دارم. و هرگاه دوستش بدارم، گوش او مى‏شوم كه با آن مى‏شنود و ديده او مى‏شوم كه با آن مى‏بيند و زبان او مى‏شوم كه با آن سخن مى‏گويد و دست او مى‏شوم كه با آن به تلاش مى‏پردازد. اگر مرا بخواند پاسخ مى‏دهم و اگر چيزى درخواست كند به او عطا مى‏كنم.چنان‏كه از تعاليم آسمانى اسلام فهميده مى‏شود در قيامت پرده‏ها كنار مى‏رود و همه مردم، حقايق امور را چنان‏كه هست مى‏بينند، «2» ليكن انسان‏مى‏تواند درسايه عبادت خداوند، در همين دنيا به مقام يقين برسد و ناديدنى‏ها را ببيند. قرآن كريم در اين باره مى‏فرمايد: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقينُ» «3»و پروردگارت را عبادت كن! تا تو را يقين حاصل آيد.همچنين انسان در پرتو عبادت خالصانه و اطاعت بى‏چون و چرا از فرامين الهى، خداگونه مى‏شود و با اذن خداوند، قدرت تصرّف در عالم تكوين پيدا مى‏كند. در حديث قدسى ديگرى در اين باره چنين آمده است: «يَابْنَ آدَمَ انَا اقُولُ لِلشَّىْ‏ءِ كُنْ فَيَكُونُ، اطِعْنى‏ فى‏ ما امَرْتُكَ اجْعَلْكَ تَقُولُ لِلشَّىْ‏ءِ كُنْ فَيَكُونُ» «1»
اى فرزند آدم! من به هر چيزى بگويم بشو، مى‏شود. تو هم اوامر مرا اطاعت كن تا به جايگاهى برسانمت كه تو هم به چيزى بگويى بشو، بشود.به همين جهت بخش مهمى از دين را مسائل عبادى و عبادت‏هاى گوناگون تشكيل مى‏دهد.مانند: نماز، روزه، دعا، حج، زكات، خمس، جهاد و ... از اين رو بايد گفت دين منهاى عبادت دين نيست.در اينجا به عنوان نمونه به برخى از دستورهاى مؤكّد قرآن كريم در مورد نيايش‏هاى شبانه، بويژه نماز شب اشاره مى‏كنيم:نماز شب از عباداتى است كه انجام آن براى عموم مسلمانان، عملى مستحبّ است، ليكن با توجّه به رسالت سنگينى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در دريافت پيام الهى و هدايت امّت اسلامى برعهده داشت، خداوند، آن را برايشان ضرورى دانسته و فرموده است:

«وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ انْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» «2»و پاسى از شب را از خواب برخيز [و قرآن‏] و نماز بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست. اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد.شب زنده‏دارى و نيايش چنان در پيشگاه خدا ارزشمند است كه قرآن كريم در وصف اين‏گونه مؤمنان شب زنده‏دار مى‏فرمايد: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ اناءَ الَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْاخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ» «1» [يا كسى كه تنها در وقت بلا و دشوارى خدا را مى‏خواند و چون رهايى يافت، او را از ياد مى‏برد، بهتر است‏] يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در سجده و قيام، از عذاب آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟تأكيد بر اين‏كه انسان در دل شب به راز و نياز با خداوند بپردازد به اين دليل است كه انسان در تاريكى شب و دور از چشم ديگران مى‏تواند با خلوص و صفاى بيشترى به مناجات با خداوند بپردازد و از شائبه ريا و خودنمايى مصون بماند. همچنين آنچه از امور مادّى و دنيوى كه در روز موجب آشفتگى خيال انسان مى‏شود، در تاريكى و خلوت شب كمتر زمينه بروز و ظهور پيدا مى‏كند. از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: «إِنَّ ناشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ اشَدُّ وَطْأً وَ أَقْوَمُ قيلًا» «2»به‏طور مسلّم، نماز و عبادت شبانه، پابرجاتر و با استقامت‏تر است.
شب خيز كه عاشقان به شب راز كنند
گرد در و بام دوست پرواز كنند

هرجا كه درى بود به شب بربندند
جز درگه دوست را كه شب باز كنند